۷ دلیلی که گوشیهای هوشمند در گذر زمان بدتر شدهاند
با وجود پیشرفتهای ظاهری، گوشیهای امروزی در بسیاری از جنبهها از نسلهای قبل ضعیفترند. از باتریهای کمدوام تا حذف درگاهها و افزایش وابستگی به تبلیغات، این 7 مورد نشان میدهد چرا تجربه کاربران نسبت به گذشته افت کرده است.
گوشیهای هوشمند مسیر درازی را برای رسیدن به چنین نقطهای طی کردهاند، اما باید در نظر داشت همه تغییرات به سمت بهتر شدن نبوده است. در واقع آنها بیشتر راهکارهایی هوشمندانه برای دریافت هزینه اضافی از کاربران بودهاند که با پوشش نوآوری ارائه شدهاند، اما برخلاف آن، با افت کیفیت تجربه کاربری همراه بودهاند.
در ادامه با 7 مورد از این تغییرات آشنا خواهید شد که هدف اصلی از ارائه چنین تغییرات به اصطلاح نوآورانهای، بازاریابی گستردهتر و کسب سود بیشتر بوده است.
تجربه آنباکسینگ گوشیهای امروزی دیگر هیجانی ندارد
احتمالا جزو کسانی هستید که متوجه تجربه بدون هیجان جعبهگشایی یا همان آنباکسینگ گوشیهای هوشمند امروزی شدهاید. اگر به یاد داشته باشید، اولین آیفون با یک جفت هدفون سیمی، یک آداپتور برق، یک کابل، یک پارچه تمیزکننده میکروفایبر، چند برچسب اپل و یک داک شارژ که به عنوان پایه عمل میکرد، عرضه شد.
در واقع تجربه آنباکسینگ اجزای و لوازم جانبی مختلف یک گوشی، حسی بسیار لذتبخش داشت، اما در حال حاضر تمامی این اجزای مختلف به حداقلترین لوازم جانبی از جمله ابزار خارج کردن سیمکارت و یک کابل USB-C محدود شده است.

شرکتهای تولیدکننده گوشیهای هوشمند، هدف خود از چنین تصمیماتی را برای جلوگیری از انتشار بیش از حد کربن و در راستای حفظ محیط زیست اعلام میکنند، اما پس از خرید گوشی، از کاربران میخواهند یک شارژر مگسیف سازگار را به صورت جداگانه خریداری کرده تا بتوانند از قابلیت شارژ بیسیم گوشی استفاده کنند. در واقع با این استراتژی، نه تنها از هرگونه صرفهجویی در انتشار کربن جلوگیری نمیشود، بلکه خود شارژ بیسیم هم برای محیط زیست مضر است.
البته این در حالی است که برخی از تولیدکنندگان گوشیهای اندرویدی هنوز هم لوازم جانبی اضافی را به همراه گوشی ارائه میدهند؛ به خصوص برای مدلهای ارزانتر خود تا بتوانند از این طریق فروش بیشتری نسبت به مدلهای رقیب فاقد این لوازم جانبی داشته باشند. به عنوان مثال، CMF Phone 2 پرو و ردمی نوت 14 پرو، همگی با یک شارژر و یک قاب در جعبه عرضه میشوند، اما از سامسونگ و اپل یا گوگل در هیچ بازه قیمتی انتظار مشابهی را نداشته باشید.
اگر در حال خرید یک گوشی پرچمدار هستید، فرض بر این است که یا از قبل همه لوازم جانبی مورد نیاز را دارید یا حاضرید برای لوازم جانبی ردهبالا هزینه اضافی را بپردازید که این موضوع قطعا برای کاربران آزاردهنده است؛ چراکه آداپتور برق و کابلی که در جعبه قرار دارد، اغلب بهترین راهحل شارژ برای آن گوشی است. خرید شارژرهایی از برندهای شخص ثالث میتواند کمی با ریسکهایی همراه باشد و مدلهای ارزانقیمت هم اغلب اوقات میتواند به دلیل عدم ناسازگاری، دستگاه را گرم کرده و به سلامت باتری آن آسیب برساند.
حذف جک هدفون یعنی باید دائم هدفون جدید بخرید
حذف جک ۳.۵ میلیمتری هدفون نه تنها تجربه کاربران را محدود کرده، بلکه آنها را مجبور به خرید مداوم هدفونهای بیسیم میکند. در حالی که بسیاری از کاربران علاقهمند به صدای باکیفیت ترجیح میدهند از هدفونهای سیمی استفاده کنند، نبود این درگاه ساده، آنها را با دردسرهایی مثل نیاز به تبدیل، کاهش کیفیت صدا و مشکلات اتصال مواجه کرده است.

هدفونهای سیمی نیازی به شارژ ندارند، تاخیر یا قطعی اتصال نداشته و در ازای هزینهای کمتر، کیفیت صدای بسیار بهتری ارائه میدهند. با این حال، بیشتر گوشیهای امروزی کاربران را مجبور به استفاده از هدفونهای بیسیم میکنند، تنها به این دلیل که شرکتها به بهانههایی مثل افزایش ظرفیت باتری، این درگاه را حذف کردهاند.
واقعیت این است که حذف جک هدفون به نفع تولیدکنندگان تمام شده؛ فروش بیشتر هدفونهای بیسیم که خیلی زود خراب میشوند و با خرید مجدد آنها، سود سرشاری نصیب تولیدکنندگان خواهد شد. اگر امکان استفاده از هدفون سیمی فراهم بود، عمر هدفونهای بیسیم بیشتر میشد و دفعات شارژ آنها هم کمتر. با این حال در شرایط فعلی، تنها برخی گوشیهای اقتصادی یا گیمینگ هنوز این قابلیت را حفظ کردهاند. تصمیمی که آغازش با اپل بود و حالا به استانداردی ناامیدکننده تبدیل شده است.
حذف درگاه microSD یعنی باید حافظه داخلی بیشتری بخرید
در حالی که ظرفیت ۱۲۸ گیگابایت از مدتها پیش دیگر جوابگوی نیاز کاربران نیست، اکثر گوشیها بهجز پرچمداران گرانقیمت هنوز با همین مقدار حافظه عرضه میشوند. در دورهای که حجم محتوای مصرفی به شکل بیسابقهای افزایش یافته و عکسها و ویدیوهای باکیفیتتری ثبت میکنیم، عدم پشتیبانی از حافظه قابل ارتقا میتواند به معضل بزرگی تبدیل شود.

در نبود درگاه microSD برای ارتقا حافظه داخلی به صورت دستی، کاربران چارهای ندارند جز پاک کردن فایلهای قدیمی یا انتقال آنها به فضای ابری یا هارد اکسترنال؛ راهحلی که نه تنها زمانبر، بلکه آزاردهنده است. پر شدن حافظه داخلی، فراتر از محدودیت فضای ذخیرهسازی، روی عملکرد سیستمعامل هم اثر منفی میگذارد، چرا که برنامهها برای اجرای روان نیاز به فضای خالی برای فایلهای موقتی دارند. به همین دلیل توصیه میشود همواره حداقل ۱۵ تا ۲۰ درصد از حافظه داخلی خالی بماند.
اما موضوع فقط محدودیت نیست؛ نبود اسلات کارت حافظه کاربران را به خرید نسخههای گرانتر گوشیها با حافظه داخلی بالاتر سوق میدهد. در حالی که برای مثال، ارتقا به حافظه داخلی ۱۲۸ گیگابایتی اغلب حدود ۱۰۰ دلار هزینه دارد، یک کارت microSD را با همین ظرفیت قیمتی نزدیک به ۱۰ دلار میتوان خرید. اگرچه سرعت کارت حافظه پایینتر است، اما برای ذخیره فایلهای قدیمی یا عکسهایی که به ندرت باز میشوند، گزینهای کاملا مناسب است و با آزاد کردن حافظه داخلی، به بهبود عملکرد گوشی هم کمک میکند.
امروزه تنها برخی گوشیهای میانرده معدود، مانند گلکسی A35، همچنان از حافظه microSD پشتیبانی میکنند. اما با ادامه این روند، کاربران مجبور خواهند بود برای افزایش فضای ذخیرهسازی، هزینه بسیار بیشتری پرداخت کنند.
قرارگیری سنسور اثر انگشت در پشت گوشی منطقیتر بود
یکی از مواردی که به نظر میرسد صرفا بهخاطر نوآوری تغییر کرده، محل قرارگیری سنسور اثر انگشت در گوشیهای هوشمند است. در گذشته این سنسورها معمولا در پشت دستگاه قرار داشتند، دقیقا جایی که انگشت اشاره بهطور طبیعی روی آن قرار میگیرد. طراحی فرورفته حسگر هم باعث میشد بهراحتی و بدون نگاه کردن آن را پیدا کرد.

این طراحی همچنین باعث میشد قبل از آنکه گوشی کاملا از جیب بیرون بیاید، قفل دستگاه باز شده و مستقیما وارد صفحه اصلی شوید؛ فرآیندی سریع، شهودی و بدون زحمت بود.
اما حالا که بیشتر گوشیها به سنسورهای اپتیکال یا اولتراسونیک زیر نمایشگر مجهز شدهاند، این تجربه کاربری تغییر کرده است. در حالت فعلی دیگر امکان پیدا کردن سنسور با لمس ساده وجود ندارد و کاربر باید ابتدا نمایشگر را روشن کرده، محل دقیق سنسور را از روی آیکون تشخیص داده و سپس انگشت را روی آن قرار دهد تا به صفحه اصلی دسترسی پیدا کند.
اگرچه این تفاوت شاید در ظاهر جزئی به نظر برسد، اما با توجه به تعداد دفعاتی که در روز قفل گوشی باز میشود، میتواند در مجموع تاثیر محسوسی روی تجربه کاربری داشته باشد. سنسورهای خازنی در پنل پشتی، از نظر ارگونومی، منطقیتر و کارآمدتر بودند.
حذف باتریهای قابل تعویض، عمر گوشیها را کوتاهتر کرده است
تا همین چند سال پیش، اگر باتری گوشیتان ضعیف میشد، تنها کاری که باید انجام میدادید این بود که قاب پشتی را باز کنید، باتری را دربیاورید و یک باتری نو جایش بگذارید. این کار ساده میتوانست عمر مفید دستگاه شما را چند سال دیگر افزایش دهد. اما حالا، تقریبا تمام گوشیهای هوشمند باتریهای غیرقابل تعویض دارند و همین موضوع فرایند تعویض باتری را سخت، پرهزینه و نیازمند مراجعه به مراکز تعمیر کرده است.

شرکتهای تولیدکننده ادعا میکنند که حذف باتریهای قابل جداسازی به دلایل امنیتی انجام شده است. بهعنوان مثال، برخی از آنها میگویند وقتی باتری در داخل بدنه مهر و موم شده باشد، در صورت دزدیده شدن گوشی، سارق نمیتواند بهراحتی دستگاه را خاموش کرده تا از ردیابی آن جلوگیری کند.
اما این ادعا وقتی دقیقتر بررسی شود، چندان منطقی به نظر نمیرسد. چون همان سارق میتواند بهسادگی سیمکارت را از گوشی خارج کند و با این کار، اتصال به شبکه موبایل و در نتیجه امکان ردیابی دستگاه هم از بین میرود. بنابراین این توجیه بیشتر شبیه به یک بهانه است تا یک دلیل واقعی.
واقعیت این است که شرکتها با حذف باتریهای قابل تعویض، عملا کاربران را مجبور میکنند خیلی زودتر از قبل به فکر تعویض گوشی بیفتند یا برای خدمات تعمیراتی به مراکز خاص مراجعه کنند. این موضوع نه تنها هزینههای بیشتری را به کاربران تحمیل میکند، بلکه برخلاف اصول پایداری محیطزیست و مصرف مسئولانه است. گوشیهایی که میتوان آنها را راحتتر تعمیر یا نوسازی کرد، تاثیر زیستمحیطی بسیار کمتری دارند، اما روند فعلی بازار کاملا خلاف این جهت حرکت میکند.
در عمل، حذف این قابلیت ساده و مفید باعث شده بسیاری از کاربران، بهجای استفاده طولانیتر از گوشیهایشان، تنها به خاطر افت عملکرد باتری، دستگاه را کنار گذاشته و به خرید مدل جدید فکر کنند. همین روند، چرخه مصرفگرایی را تقویت کرده و عمر واقعی گوشیها را کوتاهتر از آنچه باید باشد، کرده است.
فرصت تعمیر گوشیها نادیده گرفته میشود تا به زور کاربران را به ارتقا وادار کنند
شرکتهای فناوری علاقه دارند هرچه سریعتر گوشیتان را عوض کنید، اما روزبهروز افراد بیشتری تصمیم میگیرند گوشی را مدت طولانیتری نگه دارند. دلیلش این است که سرعت پیشرفت گوشیهای هوشمند کند شده و اگر گوشیتان را عوض نکنید، در کل ویژگیهای چندان مهمی را از دست نمیدهید.

گوگل و سامسونگ حالا تا هفت سال آپدیت اندروید ارائه میدهند، پس دیگر نگران قدیمی شدن نرمافزار هم نیستید. بنابراین دو دلیل اصلی برای تعویض گوشی باقی میماند: باتری که ضعیف شده و آسیبهای تصادفی مثل شکستن صفحه نمایش.
خبر بد این است که وقتی نوبت تعمیر گوشی برسد، ممکن است شرکت سازنده دیگر قطعات یدکی گوشی شما را موجود نداشته باشد و مجبور شوید زودتر از آنچه میخواستید گوشی جدید بخرید. مگر اینکه به سراغ اپل یا سامسونگ بروید که قطعات یدکی مدلهای چند سال قبل را هنوز نگه میدارند.
تبلیغات درونسیستمی، تجربه کاربری را مختل کرده است
هیچ کاربری به تماشای تبلیغات علاقه ندارد، مخصوصا اگر در داخل گوشی جاسازی شده باشد. تعدادی از تولیدکنندگان چینی به خاطر نمایش تبلیغات در برنامههای سیستمی، از طریق اعلانها و به شکل برنامههای شخص ثالث از پیش نصب شده، شناختهشده هستند. گوشیهای شیائومی از جمله شناختهشدهترین دستگاههایی هستند که حتی قبل از نصب برنامهها هم کاربران را مجبور به تماشای تبلیغات میکنند.

البته این یک روند رایج است، به خصوص در بازارهای حساس به قیمت که در آن تولیدکنندگان با برندهای محلی و توسعهدهندگان برنامههای شخص ثالث همکاری کرده و این صرفهجوییها را از طریق قیمتهای پایینتر به مصرفکننده منتقل میکنند تا تعداد فروش بیشتری داشته باشند.
خریدارانی که بودجه محدودی دارند، به طور قابلدرکی تحمل بیشتری نسبت به این موضوع دارند، اما در کل نمیتوان انکار کرد که این امر تجربه کاربری را به طور کامل خراب میکند. البته سامسونگ هم گاهی اوقات تبلیغاتی را نشان میدهد، اما این تبلیغات محدود به خدمات و محصولات این شرکت بوده و هدفمند هستند.
در کل میتوان چنین جمعبندی کرد که شرکتهای فعال در حوزه فناوری، انواعی از توجیهات را برای حذف ویژگیها به کاربران ارائه میدهد، اما همانطور که دیدید، بسیاری از آنها هم معتبر نیستند. با این حال، از آنجایی که این راهکارها هزینهها را کاهش داده و سودآوری شرکتها را افزایش میدهند، از نظر تجاری بیش از حد منطقی هستند و بنابراین شرکتها هم قطعا انجام خواهند داد؛ حتی اگر در این میان تجربه کاربری مصرفکنندگان به طور عینی دچار آسیبهای جدی شوند.