تعطیلات همیشه زمانی برای بخشش بیکران است. همان طوری که بارها و بارها و در موارد متفاوت دیدهایم بعضی از افراد با تقسیم بخشی از درآمد خود و حتی فراتر از آن سعی در تقسیم شادی خود با دیگران دارند. مطالعه جدیدی از پژوهشگران دانشکده بازرگانی دانشگاه هاروارد و دانشگاه بریتیش کلمبیا نشان میدهد که افراد ثروتمند تنها هنگامی که احساس مسئولیت کنند سخاوتمندی بیشتری از خود نشان میدهند.
این تیم پس از ارسال درخواست کمکهای مالی خیریه به 12000 فارغ التحصیل آیوی لیگ (گروهی از کالج ها و دانشگاههای قدیمی که در شرق ایالات متحده دارای اعتبار علمی و اجتماعی بالا هستند. این گروه شامل دانشگاههای هاروارد، ییل، پرینستون، کلمبیا، دارتموث، کرنل، براون و دانشگاه پنسیلوانیا است.) که حداقل 100،000 دلار درآمد سالیانه دارند، به این نتیجه رسید. محققان فقط دسترسی به افرادی داشتند که آمار درآمد آنها به واسطه مواضع خود با شرکتهای دولتی در دسترس عموم قرار دارند. نکته جالب این مسئله بود که زبان مورد استفاده و طرز بیان درخواستها به طور مستقیم با مقدار پولی که هر دانش آموز تمایل به اهدا آن داشت، ارتباط مستقیم پیدا میکرد.
دو نسخه از نامه درخواست کمک برای خیریه تهیه شد. نسخه اول بیشتر به افراد اختصاص داده شده بود و نسخه دوم، که کمی مبهمتر نوشته شده بود. در یکی از نوشتهها، یک جمله کلیدی با مضمون «گاهی اوقات، یک نفر باید پا پیش بگذارد و اقدامی را شخصا انجام دهد» قرار داشت، در حالی که نسخه دوم این نامه مضمونی همچون «گاهی اوقات، یک جامعه برای حمایت از یک هدف مشترک پا پیش میگذارد» را به کار برده بود.
پس از آن نامهها به طور تصادفی به 12000 نفر از فارغ التحصیلان فرستاده شد. سپس تیم تحقیق مقادیر کمکهای نقدی رسیده از دریافت کنندگان را با نام خیریه مذبور مقایسه نمود. افرادی که نامه هدفمندتری دریافت میکردند، به طور متوسط 432 دلار کمک ارسال میکردند، در حالی که دریافت کنندگان نامههای کلیتر، به طور متوسط 270 دلار کمک ارسال کرده بودند.
این پژوهش سعی در ارائه یک توضیح قطعی برای این سوال بود که چرا یک نامه بهتر از دیگر نامه های ارسالی عمل نموده است؟ تیم تحقیق این نظریه را نیز مطرح میکنند که ارسال نامه هدفمند به نوعی خواننده را در وضعیت کنترل شدهای قرار میدهد. این نامههای کنترل شده باعث میشود که دریافت کنندگان احساس کنند خودشان مسئول نتایج عملکردی آن نامه هستند.
با این حال و سوای مسائل علمی، این مسئله ارزش این را دارد بدانیم که چگونه احساس گناه در میزان پولی که افراد اهدا میکنند تاثیر گذار است؟ چگونه میتوان اشخاص را مجاب کرد که با احساس گناه کمتر مسئولیت بیشتری در قبال کمکهای خیریه داشته باشند؟
این همان دلیلی است که شما را مجاب میکند کمک بیشتری به فقرای کنار فروشگاهها داشته باشید. آیا شما احساس بهتری خواهید داشت که به اشخاص بیشتری در کنار فروشگاهها کمک کنید؟ آیا شما احساس مشابهی نسبت به خیریه دارید یا خیر؟ این دلایل و مسائلی از این قبیل به سوالاتی از این دست پاسخ خواهد داد.
به هر شکل این تحقیق نگاهی بسیار جالب به تاثیر نحوه بیان بر شیوه درخواستی باشد که مورد انتظار ما نیست.