شانس همیشه در خانه را نمیزند، گاهی به گوشی موبایل سر میزند و نام شما را میخواند؛ مهم این است که آن روز، روز شما باشد، شانس، بخت یا اقبال راه خودش را پیدا میکند. مهم است که خدا برای هرکس چه روز و چه آیندهای نوشته باشد؛ مثل روزی که مریم یزدانی، خسته از کار و مشکلات روزمرهی زندگی، خیره به تلویزیون حرم جمکران را تماشا و با خودش زمزمه میکرد: "کاش اتفاقی بیفتد و گرهای از زندگیام باز شود." یزدانی خبر نداشت که در همان دقایق، آنسوی خانه دخترش خیره به موبایل، در بُهت است که آیا مادرش برندهی یک قرعهکشی بزرگ و واقعی شده است؟ یعنی صاحب یک BMW؟
یزدانی، مادری است شاغل که سرپرست خانوادهاش نیز هست؛ زنی که با قدمهای استوار و دلی شاد در مقابل عکاسان مراسم قرار میگیرد. دخترش دستش را گرفته بود، هنوز برایش سخت بود که باور کند بسیاری از مشکلاتش با خرید شارژ برای تلفن همراه خود و دخترانش حل شده است. او که گرد خستگی به دوش کشیدن مسئولیت و سرپرستی خانواده بر پیشانیاش نشسته بود، اکنون لبخندی بر لب داشت که این لبخند را نتیجهی توکل به خداوند میدانست. برنده شدنش را شانس نمیداند و خیلی سریع جواب میدهد: «من به توکل به خدا معتقدم.» او حالا با توکل به خدا صاحب یک جایزهی میلیونی است که میخواهد با آن خانهای بهتر اجاره کند و دو دخترش را به خانهی بخت و دانشگاه بفرستد.
وقتی از حالوهوای برنده شدنش حرف میزند، هیجانزده میشود و یاد روزی میافتد که دخترش با خبر برنده شدن BMW به سمتش آمد: «از تلویزیون جمکران را میدیدم، دلم هوایی شده بود. نفهمیدم چه اتفاقی افتاد، فقط دیدم زهرا با خبر خوشحالکنندهی برنده شدن ماشین به سمتم آمد.»
زهرا که کنار دستش نشسته، وارد بحث میشود: «من خبر برنده شدن مادرم را در اینستاگرام ماناپی دیدم، باور نمیکردم حقیقت داشته باشد. از خوشحالی دست از پا نمیشناختیم و نمیدانستیم چه باید بکنیم. راستش را بخواهید وقتی این خبر را شنیدم، باور نکردم تا اینکه از طرف شرکت فناپ پرداخت دوباره با من تماس گرفتند و از من خواستند مدارک را برای طی شدن مراحل قانونی و اداری به آنها تحویل دهیم.»
یزدانی که بهدقت به حرفهای دخترش گوش میکرد، نتوانست جلوی خودش را بگیرد: « این جایزه خیلی در زندگی ما تاثیر دارد. هیچوقت فکر نمیکردم با خرید شارژ از 720 و ماناپی صاحب جایزهی ارزشمندی شوم؛ در بهترین حالت فکر میکردم شاید سکهای ببرم.»
وقتی از این مادر میپرسم اولین کاری که میخواهی بعد از دریافت این جایزه انجام دهی چه خواهد بود، میگوید: «وقتی اولین بار خبر را به من دادند نذر کردم اگر واقعی باشد، خدمت امام رضا بروم.»
میگوید آنقدر خسته است که میخواهد اول به مشهد برود و کنار حرم امام رضا هم استراحت کند و هم راز و نیاز. بعد میخواهد برای دخترانش فرصت ازدواج و تحصیل فراهم کند: «دوست دارم دختر کوچکم زهرا، درس بخواند و دکتر شود.»
بچههای ماناپی و 720، نمیتوانستند خوشحالیشان را از اینکه برندهی این جایزه کسی است که واقعا به آن نیاز دارد، پنهان کنند و این گونه بود که این دوره از قرعهکشی ماناپی و 720 به انجام رسید. ولی خبر خوب آن است که جشنوارهها و جایزههای ماناپی همچنان ادامه دارد و شما می توانید جشنوارههای بعدی ماناپی را از طریق صفحهی اینستاگرامش به آدرس http://instagram.com/manapay720 و وبسایت ماناپی به آدرس http://manapay.com دنبال کنید.