آیا نرمافزارهای تشخیص کرونا کارامد هستند
این روزها، صحبت از این است که قبل از شروع به برگشت به زندگی عادی روزانه خود چه اقداماتی باید بکنیم. شاید یکی از کارهایی که از اهمیت بالایی برخوردار است، تهیه سازوکاری برای اعمال سیستمی قرنطینه و رهگیری اشخاصی که با فرد آلوده در تماس بودهاند، است. هردوی این حوزهها، بخشهایی هستند که مسئولین بهداشتی و سیاستگذاران حوزه بهداشت معتقدند که تکنولوژی میتواند بسیار راهگشا باشد. اما برخی از متخصصان هوش مصنوعی باور دارند که تکنولوژی آنقدرها هم که گفته میشود، نمیتواند در کنار ما به جنگ علیه کرونا کمک کند، و بهتر این است که هزینههای مربوط به ارتقای تکنولوژی را صرف استخدام افراد بیشتری در بخش درمان کنیم، چراکه درنهایت، همان پزشکان و پرستاران هستند که فعلاً مبارزه اصلی را انجام میدهند.
ابتدا بیایید تا درباره قرنطینه کردن صحبت کنیم. جایی که مردم با اطاعت از دستور ماندن در خانه، به روند رو به رشد ابتلا خاتمه دهند. اینجا همان بخشی از مسئله است که تکنولوژی نقش خود را ایفا میکند و انصافاً نقش مهمی نیز ایفا میکند. صحبت ما از سرگرمی و ابزارهای دورکاری نیست، بلکه اقداماتی است که تکنولوژی برای جلوگیری از خروج مردم از خانه میتواند انجام دهد؛ آنهم بهصورت فعالانه! برای مثال، کسانی که باید در قرنطینه خانگی بمانند، توسط سیگنال تلفنهایشان بهصورت دائمی رصد میشوند؛ به این صورت که اگر خانه را ترک کنند یا تلفن خود را خاموش کنند، سیستم به پلیس و یا مسئولین مربوطه هشدار میدهد و آنها نیز ظرف 15 دقیقه با فرد خاطی تماس میگیرند و یا بهصورت حضوری با او ملاقات میکنند.
چنین تکنولوژی چندان هم پیچیده نیست. تنها کافی است که حکومتها، اپراتورها را ملزم به همکاری کنند تا تلفن همراه هرکس تنها به یک برج مخابراتی در محدوده قرنطینه وی متصل باشد. به این صورت اگر تلفن به برج مخابراتی دیگری وصل گردد یا بهکل خاموش شود، مسئولین بهداشت محلی متوجه شوند. چنین اقدامی شاید تهاجمی و اخلالگرانه محسوب شوند، اما بسیار مؤثر است. البته در کشورهای متمدن، چنین برنامه کنترلی، تنها بعد از وضع قوانین جدید برای اعطای اختیارات بیشتر به اپراتورها در جهت استفاده از اطلاعات حریم خصوصی مردم ممکن خواهد بود، چراکه تا همین الآن هم وکلای بسیاری در جهت جلوگیری از سرکشیهای حکومتها در حریم خصوصی در حال تبلیغ و پیدا کردن موکلین بیشتری هستند. بااینحال، باید بدانیم که در شرایط سخت، باید سریع عمل کرد، به همین خاطر تقریباً در همه کشورها، شرایطی برای وضع سریعتر و بدون تشریفات قوانین نیز پیشبینیشده است تا در برابر مشکلات بزرگ و رو به رشدی مثل بیماریهای همهگیر، بتوانیم با واکنشهای سریع اوضاع را کنترل کرد.
البته نباید فراموش کنیم که تکنولوژی بهتنهایی نمیتواند مشکل اجبار مردم به خانهنشینی را حل کند. درواقع حتی با اعمال برنامه فرضی فوق، انسانهایی باید باشند تا متوجه خروج مردم از خانه شوند و با آنها تماس بگیرند، انسانهایی که در محل قرنطینه حاضر شوند تا مطمئن گردند که افراد تلفنشان را در خانه نگذاشته باشند و خود به بازار رفته باشند! و یا کسانی باشند تا بیمارانی که خانوادهای ندارند را در محلی مختص به چنین افرادی قرنطینه کنند. همه این اعمال فقط از عهده انسان برمیآید نه تکنولوژی! بهعبارتدیگر، تکنولوژی لازم است اما بههیچوجه بهتنهایی کافی نیست.
یکی از مهمترین دغدغههای مسئولین بخش بهداشت، شناسایی افرادی است که احتمالاً در معرض این بیماری قرارگرفتهاند. تماس با آنها و رهگیری بیمارانی که در مرحله خاموش ویروس هستند، از افزایش زنجیره ابتلا در آینده جلوگیری میکند. اما چگونگی رسیدن به چنین هدفی مشخص نیست. هرچند که تا امروز، نرمافزارهای بسیاری برای رهگیری افراد نوشتهشده است، هنوز میزان مؤثر بودن آنها معلوم نشده است.
برای مثال کره جنوبی، بهعنوان کشوری که در کنترل شیوع کرونا حدوداً موفق بوده است، اقدامات جالبی کرده است. دولت کره جنوبی، از منابع متعددی بهره برده است، از اطلاعات مکانی تلفنهای هوشمند گرفته، تا دوربینهای مداربسته و حتی گزارشهای کارتهای اعتباری، تا به شکل گستردهای فعالیتهای شهروندانش را رصد کند. بهمحض اینکه، آزمایش فردی مثبت اعلام شود، مقامات محلی، هشداری را مشتمل بر نام، جنسیت، سن، محل سکونت و تاریخچه تراکنشهای مالی فرد بیمار، ارسال میکنند. همینطور گزارشی لحظهبهلحظه نیز از رفتوآمدهای وی به مغازههای مختلف محلی نیز منتشر میکند. در برخی محلات، این اطلاعات حتی میتواند شامل مواردی مثل اتاق دقیقی که فرد به آن رفته، زمانی که از سیروسهای بهداشتی استفاده کرده و یا اینکه ماسک داشته یا نداشته نیز بشود.
بعد از اجرایی کردن این اقدامات، نرخ ابتلای جدید در کره جنوبی در چهل روز گذشته تا 90 درصد کاهشیافته است که موفقیتی فوقالعاده محسوب میگردد. با همه منافعی که این برنامه به همراه داشته، برخی در کره جنوبی به علت تنشی که از این سیستم دریافت میشود حاضر به تست دادن نیستند، چراکه حجم زیاد این اطلاعات دولت را مجبور به استخدام برخی از شهروندان برای اجرای این عملیات کرده است، شهروندانی که وظیفه آنها درواقع پیدا کردن و سرزنش کردن مبتلایان بیمبالات است.
تاکنون، کره جنوبی سرآمد چنین روشی برای مقابله با کرونا بوده است. سایر کشورها، رویکردهای متفاوتی همانند استفاده از سیگنالهای GPS و بلوتوث اتخاذ کردهاند؛ به این شکل که با این سیگنالها، فاصله بین افراد بیمار با سایر افراد ثبت میشود، تا افرادی که در معرض بیماری بودهاند شناسایی شوند. سنگاپور برای مثال بهتازگی نرمافزاری را منتشر کرده که تحت نام TraceTogether همین کار را انجام میدهد.
نگرانی که بعد از چنین اقداماتی ایجاد میشود، عموماً درباره مبحث حریم خصوصی است. اینکه چه کسی این اطلاعات را جمعآوری میکند؟ با چه ارگان یا اشخاصی به اشتراک گذاشته میشود؟ آیا این اطلاعات را میتوان بعدها هم به اشخاص ربط داد؟ تا چه زمانی این اطلاعات حفظ میشوند؟
یکی از این نرمافزارهای کنترل بلوتوثی، که Covid-Watch نام دارد، نوعی حسگر فاصله محسوب میشود. این نرمافزار که بهصورت دائمی سیگنالهای بلوتوثی ارسال میکند، در پی گوشیهای دیگری است که با این نرمافزار در فاصله 2 متری خود باشند. سپس اگر دو دستگاه برای 15 دقیقه کنار هم باشند، نرمافزار "ارتباط" را ثبت میکند و کدی اختصاصی بین دو دستگاه ردوبدل میشود.
اگر صاحب تلفنی با این نرمافزار، احتمال دهد که مبتلا شده است، میتواند از ارائهدهنده خدمات پزشکی خود بخواهد تا آن کد تأییدیه را برای وی ارسال کنند. با ورود کد در نرمافزار، کلیه اطلاعات آن ارتباط بهخصوص به سروری آپلود میشود. سپس سرور، آن اطلاعات را به کلیه نرمافزارهای فعال میفرستد تا هر نرمافزار بررسی کند که آیا کد ارتباط بیمار، در فهرست گزارش خودش از دو هفته گذشته نیز هست یا خیر. اگر نرمافزاری مثلاً در آنسوی کشور تطابق کد را احراز کند به کاربر خود هشدار میدهد که با فردی آلوده به ویروس تماس داشته است، و راهنماییهای لازم را برای خود قرنطینگی و یا انجام آزمودن ارائه میکند.
تمام این زحمات جایی به ثمر مینشیند که اساساً تصمیم نرمافزار مبنی بر تشخیص "رابطه" را کافی فرض کنیم.
دکتر فرزاد مستشاری، مسئول سابق تکنولوژی پزشکی در وزارت بهداشت آمریکا، معتقد است که اولین مشکل، به دست آوردن جامعه آماری وسیعی است، به این معنی که بسیاری از مردم بتوانند این نرمافزار را نصب کنند. در بسیاری از کشورها نصب اینگونه نرمافزارها اختیاری است، و بهتبع تعداد بسیار کمی هم استقبال کردهاند. برای مثال در سنگاپور، تنها 12 درصد جمعیت این نرمافزار را نصب دارند. اگر در آمریکا نیز تنها 12 درصد فعال باشند، تقریباً 1.44 درصد احتمال هست که دو نفر که از کنار هم عبور میکنند، این نرمافزار را داشته باشند.
مشکل دیگر ازنظر دکتر مستشاری، این است که این نرمافزارها احتمال بسیار زیاد، آمار کسانی که بهاشتباه فکر میکنند بیمارند و تست میدهند را افزایش میدهد. مثلاً در فضای باز، ممکن است یک نفر پشت دیوار باشد اما بازهم نرمافزار "ارتباط" را ثبت کند یا اینکه دو نفر در دوطبقه مجزا باشند و بازهم این واقعه ثبت شود.
قبل از اینکه از کمپانیهای بزرگ مثل گوگل و فیسبوک بخواهیم که نرمافزارهایی تولید و تبلیغ کنند ازآنجاکه تمام این مشکلات به نظر بسیار چالشی میآیند، باید حل شوند. سالهاست که همگی نگران میزان کنترل این کمپانیها بر حریم خصوصیمان هستیم و سپردن وظیفه نظارت دقیق و جزئی بر سر این بیماری خطرناک به آنها به نظر ایده خوبی نیست. این کمپانیها هماکنون بسیار مشتاق به همکاری هستند، و حاضرند تا کمک خود را بدون چشمداشت ارائه کنند اما تمایلی ندارند که بر سر مباحث حریم خصوصی کوتاه بیایند.
پس سؤال نهایی این است که ابر کمپانیهای تکنولوژی چه باید بکنند و دولتها باید چه اقداماتی را انجام دهند؟
مقامات بهداشت و درمان نیز از برخی اقدامات این کمپانیها بسیار راضی هستند. برای مثال اقدام گوگل و فیسبوک برای ناشناس کردن اطلاعات افراد در حال عبور و مرور میتواند راهگشا باشد و یا ابزار تشخیص کرونای اپل، یا همکاری فیسبوک با دانشگاه پنسیلوانیا (ارسال اطلاعات خودخواسته کاربران به سرورهای دانشگاه و نه سرورهای فیسبوک)، همگی شاید مشکل را حل نکنند اما قطعاً بخشی از پازل حل معمای کرونا را پر خواهند کرد.
حالا در این شرایط، دولتها چکاری باید انجام دهند؟ باید بگوییم که سیستم بهداشتی برای ردگیری بیماران قبلاً هم با این چالشها روبرو بوده است، چالشی به نام بیماریهای واگیر از طریق رفتارهای پرخطر. به همین خاطر، سیستم درمانی چندان هم دراینباره بیتجربه نیست. شاید بهکارگیری مأمورانی که بهصورت میدانی کار کنند و سرکشی کنند بهترین راه در کنار نرمافزارهای ردیابی باشد.
وزارت بهداشت آمریکا در اقدامی با جذب کتابداران، دانشجویان پزشکی و کارمندان شهرداریها، از آنها برای مصاحبه با بیماران و ارائه آموزشهای لازم استفاده کرده و همچنین در این پروسه، بین 3 تا 5 نفر از کسانی که بیمار با آنها تماس داشته را نیز شناسایی میکنند. در مرحله بعد، از کسانی که در تماس با بیمار بودهاند خواسته میشود تا رفتوآمدشان را محدود کنند و تست بدهند، و اگر تست آنها نیز مثبت اعلام شد، دوباره همین روند مصاحبه را تکرار کنند تا زنجیره قطع شود.
همینطور کسانی که مبتلا شدهاند میتوانند در وبسایت یا نرمافزاری، مخاطبین خود را آپلود نمایند تا فرایند رهگیری افراد احتمالاً مبتلا آسانتر شود، هرچند که بازهم باید افرادی باشند تا این تماسها را بگیرند.
تام فریدن، مدیر اسبق کنترل بیماری و پیشگیری، بیان میکند که زمانی درگذشته وظیفه داشته است که بیماری که از زندان فرار کرده بوده است را پیدا و درمان کند. در آن زمان، بیمار فراری تلفن همراهی برای رهگیری نداشته، اما فریدن، تیمی تشکیل داده و درنهایت بیمار را پیدا و درمان کرده است. نکته اینجاست که نرمافزارها نمیتوانند ما را نجات دهند بلکه این انسان است که کار میکند. فریدن با این وصف معتقد است که جمعیتی 300000 نفری از کادر بهداشتی و درمانی و مصاحبهگر لازم است تا این مهم را به انجام رساند، که این امر مستلزم رشد چند صدنفری در جمعیت مستخدمین حوزه بهداشت و درمان است.
خبر خوب این است که در حال حاضر بسیاری شغل خود را ازدستدادهاند و به دنبال فرصت شغلی جدید هستند، به نظر میرسد حکومتها میتوانند از این راه استفاده کنند و مشکل بیکاری کنونی و کرونا را باهم حل کنند.
داغترینها
اخبار مشابه
دیدگاهها (0 نظر)