GSM-logo
خانهاخبار
بحران عجیب گوشی‌های تاشو؛ پیروزی در چالش‌ها و شکست در ساده‌ها

بحران عجیب گوشی‌های تاشو؛ پیروزی در چالش‌ها و شکست در ساده‌ها

گوشی‌های تاشو به نقطه‌ای رسیده‌اند که پیچیده‌ترین چالش‌های مهندسی را پشت سر گذاشته‌اند، اما هنوز در ساده‌ترین و پایه‌ای‌ترین تجربه‌ها ضعف نشان می‌دهند. همین تضاد، روند رشد این دسته را زیر سوال برده و آینده آن‌ها را مبهم کرده است.

۲۶ آبان ۱۴۰۴

تبلیغات

home_header

ورود اولین نسل گوشی‌های تاشو، زمانی بود که به نوعی دنیای تکنولوژی گوشی‌های هوشمند را به مسیر متفاوتی وارد کرد. البته اگر به سال 2019، یعنی تقریبا زمانی که اولین نسل گوشی‌های هوشمند پا به میدان گذاشتند، بازگردیم، احتمالا با هم به یاد خواهی داشت که باز و بسته شدن دستگاه، حسی شبیه خرد شدن شن‌ریزه‌ها زیر فشار ایجاد می‌کرد. صفحه‌نمایش‌ها حالتی شبیه پلاستیک‌های نازک بسته‌بندی داشتند؛ لایه‌ای که به‌نظر می‌رسید با کمی فشار از بدنه جدا می‌شود. لولاهای دستگاه نیز آن‌قدر فاصله و شکاف داشتند که گویی ذرات ریز گردوغبار را دعوت می‌کردند تا وارد شوند و سرمایه‌ای نزدیک به 2000 دلار را از بین ببرند.

اما مسیر این فناوری در چند سال بعد تغییر کرد. امروز دستگاهی مانند گوشی سامسونگ زد فولد ۷ را در دسترس داریم که در آن نگرانی‌هایی همچون دوام بدنه که زمانی بزرگ‌ترین نقطه‌ضعف این دسته محسوب می‌شد، تقریبا بی‌اهمیت شده است. فریم‌های مقاوم از جنس Armor Aluminum و صفحه‌نمایش‌هایی با توان تحمل بیش از 500 هزار بار باز و بسته شدن، نشان می‌دهد که مهندسان سخت‌افزار در این رقابت به نتیجه مطلوب رسیده‌اند و مهم‌ترین چالش‌های فنی این حوزه را پشت سر گذاشته‌اند.

با وجود این پیشرفت چشمگیر، تجربه کاربری هنوز کامل نیست. سخت‌افزار امروز آماده ورود به آینده است، اما نرم‌افزار همچنان در گذشته باقی مانده است. این شکاف عجیب میان بلوغ فنی و عقب‌ماندگی نرم‌افزاری، احساس خلایی ایجاد می‌کند که باعث می‌شود تجربه واقعی استفاده از گوشی‌های تاشو هنوز به نقطه آرمانی نرسیده باشد.

انقلابی که سخت‌افزار تاشوها را از بحران نجات داد

foldable phones

تحولی که در بخش سخت‌افزار رخ داد، دوران تمسخر و شوخی درباره تاشوها را به پایان رساند. میزان پیشرفت به‌قدری چشمگیر است که دیگر نمی‌توان آن را نادیده گرفت؛ مهندسان سامسونگ و دیگر تولیدکنندگان موفق شدند گوشی‌های تاشو را از محصولاتی نوپا و پرریسک، به دستگاه‌هایی بادوام، قابل‌اعتماد و مناسب استفاده روزمره تبدیل کنند.

چالش اصلی، لولای آن‌ها بود؛ قطعه‌ای که در نسل‌های اولیه بیشتر به نقطه‌ضعف شباهت داشت تا یک سازه مهندسی‌شده. لولای نخستین نسل، هم ظریف بود و هم مستعد آسیب، تا جایی که کوچک‌ترین فشار یا ورود ذرات گردوغبار می‌توانست کارکرد آن را مختل کند. با این وجود امروز داستان کاملا تغییر کرده است. لولای Armor FlexHinge، با طراحی جدید، ساختاری مستحکم و پرداختی دقیق دارد و با هدف تحمل سال‌ها باز و بسته شدن روزانه طراحی شده است؛ بدون آنکه کوچک‌ترین نشانه‌ای از ضعف یا ناپایداری بروز دهد.

در مرحله بعد، نمایشگرها قرار دارند. اصطلاح Ultra Thin Glass یا UTG شاید در نگاه اول یک ترکیب تبلیغاتی اغراق‌آمیز به‌نظر برسد، اما واقعیت این است که این فناوری اکنون به بلوغ رسیده و در عمل کارایی بالایی دارد. نسل اول نمایشگرهای پلاستیکی، هم از نظر ظاهری ناامیدکننده بودند و هم در برابر خط‌وخش و فشار مقاومت کافی نداشتند. با این حال صفحه‌نمایش‌های امروزی ضخیم‌تر، مقاوم‌تر و از جنس شیشه واقعی هستند؛ شیشه‌ای که به‌طور کامل قابلیت خم شدن دارد و در برابر استفاده مداوم پایداری بسیار بیشتری نشان می‌دهد.

Foldable phone

اما چین‌خوردگی صفحه‌نمایش هم مانند بسیاری از عیب‌های دیگر، امروزه چندان به چشم نمی‌خورد؛ نقص ظاهری معروفی که زمانی به بزرگ‌ترین بحث میان کاربران تبدیل شده بود. در مدل‌های جدید، این خط تا حد زیادی محو شده است. همچنان اگر در نور شدید و با دقت زیاد به‌دنبال آن باشید قابل مشاهده است، اما دیگر به عنوان یک ویژگی منفی و عیب متمایز جلب توجه نمی‌کند. به بیان دیگر، این ایراد از یک مشکل بنیادین به یک نقص جزئی کم‌اهمیت تنزل یافته است.

در نهایت باید اشاره کرد که مرحله آزمایشی این فناوری به پایان رسیده است. مشکلات فنی اصلی حل شده‌اند و سخت‌افزار اکنون در نقطه‌ای قرار دارد که می‌تواند اعتماد کاربران را بدون تردید جلب کند.

بحران پنهان  گوشی‌های تاشو؛ وقتی نرم‌افزار همراه دستگاه باز نمی‌شود

foldable phones

نقطه اصلی نقد دقیقا از همین‌جا آغاز می‌شود؛ کاربر یک محصول مهندسی‌شده و پیشرفته را در دست گرفته و می‌خواهد برنامه محبوب خود را اجرا کند. در چنین وضعیتی، نتیجه احتمالا چیزی نخواهد بود که با شرایط دلخواه کاربر هماهنگ باشد. نه تغییری در چیدمان ایجاد می‌شود، نه رابط کاربری منحصربه‌فردی ارائه می‌گردد و نه قابلیت تازه‌ای ظاهر می‌شود. برنامه فقط کش می‌آید و به‌زور با ابعاد جدید هماهنگ می‌شود؛ اتفاقی که مستقیما برخلاف ارزش ادعایی گوشی‌های تاشو است.

در شرایطی که کاربر عملا هزینه تقریبا 2 برابری را برای یک گوشی تاشو در مقابل یک گوشی هوشمند معمولی پرداخت می‌کند، بسیاری از برنامه‌های کلیدی عملا هیچ ارتقای نرم‌افزاری ارائه می‌دهند. این تضاد، هسته اصلی ناکارآمدی اکوسیستم نرم‌افزاری گوشی‌های تاشو را آشکار می‌کند.

تنها دفاعی که برای این موضوع معمولا از طرف برندها مطرح می‌شود، مربوط به مالتی‌تسکینگ است. گفته می‌شود توانایی اجرای همزمان چند برنامه، توجیه اصلی نمایشگر بزرگ‌تر است. درست است که سامسونگ این ویژگی را نسبتا خوب پیاده‌سازی کرده، اما این قابلیت بیشتر یک ویژگی فرعی است تا یک تحول واقعی. نوار وظیفه شبیه کامپیوترها جذاب است، اما تجربه‌ای شهودی و متحول‌کننده ایجاد نمی‌کند؛ ویژگی‌ای است که می‌توان از آن استفاده کرد، نه چیزی که کاربر الزاما بخواهد از آن استفاده کند.

در واقع باید اشاره کرد که رابط کاربی One UI سامسونگ امروزه بهترین پوسته اندروید برای گوشی‌های تاشو محسوب می‌شود؛ نه به دلیل برتری مطلق، بلکه به این دلیل که رقبا عملکرد مناسبی ارائه نکرده‌اند. نمونه واضح آن گوشی پیکسل فولد است؛ در این دستگاه، قرار دادن دو برنامه در حالت Split Screen نیازمند چندین کلیک اضافی است، مگر آنکه تمامی حالت‌های دوگانه از قبل ذخیره شده باشند.

foldable phones

با این حال، تمام بحث مالتی‌ویندو نوعی انحراف از مسئله اصلی است. شکست واقعی در تجربه «اجرای برنامه به صورت تکی» رخ می‌دهد. استفاده از نمایشگر بزرگ نباید وابسته به باز کردن سه برنامه در کنار هم باشد تا ارزش خود را نشان دهد. یک برنامه واحد باید بتواند امکانات تازه، چیدمان متفاوت و تجربه‌ای بهینه ارائه دهد؛ چیزی که هنوز در بسیاری از برنامه‌ها اتفاق نیفتاده است.

در نهایت، مشکل نه در لولا، نه در نمایشگر و نه در سخت‌افزار است؛ بلکه در این واقعیت نهفته است که بسیاری از برنامه‌ها هنوز نمی‌دانند با این فضا چه کار کنند. این خلا نرم‌افزاری همان مانعی است که اجازه نمی‌دهد گوشی‌های تاشو از یک دستاورد مهندسی، به تجربه‌ای واقعا تحول‌آفرین تبدیل شوند.

چرا توسعه‌دهندگان نرم‌افزار هنوز گوشی‌های تاشو را جدی نمی‌گیرند؟

Foldable phone

بی‌توجهی توسعه‌دهندگان نرم‌افزار به گوشی‌های تاشو یک چرخه معیوب کلاسیک ایجاد کرده است؛ همان مسئله‌ای که سال‌ها در حوزه‌های نوظهور فناوری تکرار شده است. از یک طرف، توسعه‌دهندگان تمایلی ندارند زمان و بودجه صرف ساخت رابط‌های تطبیقی و چیدمان‌های ویژه برای گروهی کوچک، اما در حال رشد از کاربران کنند. از طرف دیگر، این جامعه کاربری تا زمانی که برنامه‌ها واقعا کاربردی و متناسب با فرم‌فاکتور تاشوها طراحی نشوند، رشد قابل‌توجهی نخواهد داشت.

اما دلیل عمیق‌تری پشت این بی‌میلی وجود دارد؛ مسئله‌ای که معمولا میان کاربران مطرح نمی‌شود، مشکل «تغییر حالت» یا State Transition. هنگامی که دستگاه از حالت بسته به حالت باز تغییر می‌کند، اندازه و نسبت صفحه‌نمایش در یک لحظه تغییر می‌یابد. در چنین وضعیتی اندروید تلاش می‌کند این تغییر را به‌صورت خودکار مدیریت کرده و برای هماهنگی با ابعاد جدید، برنامه را مجددا راه‌اندازی ‌کند.

اما این راه‌اندازی مجدد می‌تواند همه چیز را برهم بزند؛ از جمله موقعیت پیمایش در یک صفحه بلند، وضعیت فعلی صفحه، یا حتی ساختار ناوبری داخلی برنامه. نتیجه این است که کاربر پس از باز کردن گوشی، بخشی از رابط بصری خود را از دست می‌دهد و تجربه کاربری کاملا مختل می‌شود.

برای جلوگیری از این مشکل، توسعه‌دهنده نرم‌افزار باید مجموعه‌ای از کدنویسی‌های اضافی و پیچیده را اجرا کند تا برنامه بتواند در زمان تغییر وضعیت، تمامی اطلاعات ضروری را به‌خاطر بسپارد و بدون وقفه به کار ادامه دهد. این کار زمان‌بر، دشوار و نیازمند تخصص بیشتر است. در نهایت، برای بسیاری از تیم‌های کوچک منطقی به نظر نمی‌رسد که کل ساختار برنامه برای گروهی محدود از کاربران بازطراحی شود.

در این میان، شرکت‌های بزرگ مانند سامسونگ، مایکروسافت و گوگل اپلیکیشن‌های اختصاصی خود را برای این نوع دستگاه‌ها بهینه کرده‌اند و توانسته‌اند گذر از یک حالت به حالت دیگر را بدون از دست رفتن داده‌ها مدیریت کنند. اما این گروه، استثنا هستند نه قاعده. اکثریت برنامه‌ها هنوز دستگاه‌های تاشو را در اولویت قرار نمی‌دهند و در بهترین حالت، تنها سازگاری ابتدایی با ابعاد جدید ارائه می‌دهند.

foldable phone

جالب اینکه گوشی‌های تاشوی نوع فلیپ وضعیت بهتری دارند؛ زیرا نمایشگر بیرونی آن‌ها برای اجرای کامل برنامه‌ها طراحی نشده و بیشتر کاربری ویجت‌ها، اعلان‌ها و نگاه سریع را پوشش می‌دهد. همین محدودیت باعث می‌شود مشکلات مرتبط با تغییر حالت در آن‌ها کمتر نمود پیدا کند.

در مجموع، مشکل اصلی نه کم‌کاری توسعه‌دهندگان است و نه ضعف سخت‌افزار؛ بلکه تناسب نداشتن سرمایه‌گذاری و اندازه بازار است. تا زمانی که جامعه کاربری تاشوها به اندازه کافی بزرگ نشود، بسیاری از توسعه‌دهندگان انگیزه‌ای برای بازطراحی کامل برنامه‌های خود نخواهند داشت و همین مسئله رشد این اکوسیستم را کند نگه می‌دارد.

گوگل سرانجام توسعه‌دهندگان نرم‌افزار را مجبور به توجه کرد

این شکاف میان سخت‌افزار و نرم‌افزار، پیامد مستقیمی برای تجربه کاربری ایجاد کرده است. کاربران اغلب ویژگی‌های پیشرفته‌ای که برای آن‌ها هزینه بیشتری پرداخت کرده‌اند را نادیده می‌گیرند و به‌جای استفاده از صفحه‌نمایش اصلی، تنها از صفحه بیرونی دستگاه بهره می‌برند.

Foldable phone

برای سال‌ها، گوگل با ملایمت از توسعه‌دهندگان می‌خواست برنامه‌های خود را با نمایشگرهای بزرگ و تاشو سازگار کنند. با این حال اکنون این سیاست تغییر کرده و با انتشار Android 16، گوگل رسما اقدام به اعمال سیاست سختگیرانه کرده است.

بر اساس این سیاست، برای برنامه‌هایی که SDK 36 را هدف قرار داده‌اند، هرگونه مشخصه در Manifest که محدودیت در جهت‌گیری یا تغییر اندازه برنامه ایجاد کند، روی صفحه‌های بزرگ نادیده گرفته خواهد شد. به زبان ساده، گوگل اعلام کرده است که دیگر برنامه‌های به اصطلاح ضعیف از نظر رابط بصری و طراحی‌شده صرفا برای حالت باز،جایی در گوشی‌های تاشو ندارند. اندروید هر کدی که تلاش کند چیدمان برنامه را قفل کند یا مانع تغییر اندازه شود، نادیده می‌گیرد.

از این پس، برنامه‌ها به‌طور خودکار با اندازه و شکل صفحه‌نمایش هماهنگ می‌شوند و توسعه‌دهنده نمی‌تواند جلوی آن را بگیرد. این اقدام، گامی موثر در جهت حل مشکل تجربه کاربری در گوشی‌های تاشو است، اما تنها بخشی از راه‌حل به شمار می‌رود. هنوز کارهای بیشتری باقی مانده تا برنامه‌ها واقعا حس بومی بودن و انطباق کامل با نمایشگرهای تاشو را ارائه دهند و تجربه‌ای بی‌نقص برای کاربران رقم بزنند.

home_header