اپل توان خلق یک هوش مصنوعی بیرقیب را دارد
اپل بر سر یک دوراهی حیاتی قرار گرفته است؛ فرصتی برای رونمایی از یک سیستم هوش مصنوعی تاریخساز که شکست در آن میتواند طومار این شرکت را برای همیشه در هم بپیچد.
تبلیغات

اگر قرار باشد بدترین سناریوی ممکن برای نمایش ناکامیهای اپل در عرصه هوش مصنوعی ترسیم شود، آن سناریو چیزی جز عرضه یک چتبات مشابه ChatGPT نخواهد بود. چنین اقدامی، بیشک سادهترین راه برای اثبات این واقعیت است که اپل در رقابت دیرهنگام خود در حوزه هوش مصنوعی، تا چه حد از پیشتازان این عرصه جا مانده است. اما در کمال شگفتی، گزارش جدیدی از توسعه یک چتبات داخلی در اپل با نام Veritas خبر میدهد؛ ابزاری که ظاهراً بر همان فناوریای استوار است که قرار بود جانمایه «سیری» جدید و پرحاشیه باشد. خوشبختانه این نرمافزار صرفاً برای اهداف آزمایشی و ارزیابی داخلی قابلیتهای جدید سیری به کار گرفته میشود. اپل هنوز نتوانسته به وعدههای بزرگ خود در قالب Apple Intelligence جامه عمل بپوشاند و به نظر میرسد خوشبختانه به این درک رسیده که شاخبهشاخ شدن با ChatGPT یک خطای استراتژیک مهلک خواهد بود. مدیران این شرکت پیشتر نیز نگرش چندان مثبتی به چتباتها نشان نداده بودند و به نظر نمیرسد قصدی برای عرضه عمومی Veritas داشته باشند؛ حداقل نه در آینده نزدیک.
برای بقای خود اپل، بهتر است Veritas برای همیشه یک پروژه داخلی باقی بماند. این شرکت در یک بزنگاه تاریخی قرار دارد و انتخاب رویکرد صحیح در حوزه هوش مصنوعی چنان اهمیتی دارد که میتواند بقا یا افول آن را در دهههای آینده رقم بزند.
ChatGPT، پیشتازی در مسیری انحرافی
سه سال از عرضه ChatGPT میگذرد و این ابزار همچنان بر قله دنیای هوش مصنوعی تکیه زده است. محبوبیت آن به حدی است که کاربران نوعی وابستگی عاطفی شگفتآور به آن پیدا کردهاند. عمق این وابستگی زمانی آشکار شد که OpenAI با عرضه GPT-5، دسترسی به مدلهای قدیمیتر را ناگهان مسدود کرد. واکنش اولیه کاربران، سیلابی از شکایات بود؛ گویی نه یک نرمافزار، بلکه یک دوست نزدیک را از دست داده بودند. اینکه این پدیده را نشانهای نگرانکننده از یک آینده ویرانشهری بدانیم یا گواهی بر موفقیت بیچونوچرای OpenAI، در اصل موضوع تفاوتی ایجاد نمیکند: این اتفاق، خود گویای فاصله بسیار زیاد ChatGPT با دیگران است. اما با تمام این موفقیتها، کارکرد این چتبات همچنان به ندرت از تبادل پیامهای متنی فراتر میرود. به همین علت، OpenAI سخت در تلاش برای افزودن قابلیتهای جدید است، اما اغلب این ویژگیها را نمیتوان نوآوریهایی انقلابی دانست.

آخرین رونمایی بزرگ این شرکت، ChatGPT Pulse بود که میتوان آن را نسخهای تکاملیافته از «گوگل ناو» قلمداد کرد. حالت صوتی پیشرفته، قدرتمندترین ویژگی فعلی ChatGPT است، اما این قابلیت نیز صرفاً ارتقای همان ایدههایی است که اپل بیش از یک دهه در «سیری» به دنبال آن بوده است.
خواسته کاربران از اپل، فراتر از یک چتباتِ خطاکار است
برتری حالت صوتی پیشرفته ChatGPT در القای حس گفتوگو با یک همراه هوشمند و کاردان است؛ سیستمی که چندین زبان را درک کرده و به کاربر اجازه میدهد آزادانه میان آنها جابجا شود. در نقطه مقابل، «سیری» همچون رباتی معیوب به نظر میرسد که اغلب از درک سادهترین فرامین کاربر نیز عاجز است. خواسته اصلی کاربران از اپل این است که سیری، درکِ زبانِ ChatGPT را با قابلیتهای انحصاری اکوسیستم اپل ترکیب کند و وظایف مرتبط با گوشی را به شیوهای به انجام رساند که از توان هر اپلیکیشن دیگری خارج است. ایدههایی مانند Pulse در ذات خود جذاب هستند، اما پیادهسازی آنها توسط یک شرکت ثالث، مستلزم اعطای دسترسی به حساسترین اطلاعات کاربر مانند ایمیل و تقویم است و در نهایت نیز این نگرانی باقی است که نتیجه، رضایتبخش نباشد. این در حالی است که اپل هماکنون به ایمیل، تقویم، تاریخچه وبگردی، الگوی استفاده از اپها، ساعات استراحت و انبوهی از دیگر جزئیات زندگی کاربران خود دسترسی دارد. انتظار منطقی این است که Apple Intelligence این گنجینه داده را به خدمت گرفته و یک دستیار پیشبینیگر کاملاً شخصیسازیشده ارائه دهد؛ قابلیتی که بدون شک، میلیونها کاربر از آن استقبال خواهند کرد.

«سیری» همچنین باید بتواند جایگزین ابزارهای تحلیلی مانند Perplexity شود. تصور کنید کاربری در یک کشور خارجی، نیازمند درک عمیقتری از اخبار محلی است. Perplexity این خلاء را با ارائه خلاصههایی دقیق، مفید و مستند (همراه با منابع) پر میکند. این دقیقاً همان وظیفهای است که کاربران ترجیح میدهند توسط دستیار بومی گوشیشان انجام شود، نه یک ابزار جانبی. هیچکس از اپل انتظار ندارد که یک چتبات دیگر بسازد یا ابزاری برای کدنویسی عرضه کند. بازار برای چنین نرمافزارهایی اشباع شده و آنها میتوانند در اکوسیستم اپل به حیات خود ادامه دهند. اما هیچیک از این ابزارها، حتی Gemini گوگل یا «گلکسی AI» سامسونگ، قادر به اجرای آن دسته از فرامین عمیق و یکپارچه با سیستمعامل نیستند که کاربران از سیری و اپل اینتلیجنس توقع دارند. این شکاف، گرچه یک ضعف بزرگ است، اما در عین حال، فرصتی طلایی برای اپل محسوب میشود.
اگر تغییری رخ ندهد، شمارش معکوس برای اپل آغاز خواهد شد
اپل تا به امروز صرفاً به این دلیل توانسته از وضعیت اسفبار سیری شانه خالی کند که دستیارهای صوتی برای عموم اهمیت چندانی نداشتند. اما ظهور ChatGPT، انفجار هوش مصنوعی و پیشرفتهای Gemini، در حال دگرگون کردن این فضا هستند و این یعنی زنگ خطر برای اپل.
هرچند پیوستن به گروه منتقدانی که معتقدند اپل به قدری عقب مانده که دیگر شانسی برای جبران ندارد، وسوسهانگیز است، اما حقیقت آن است که هنوز هیچ شرکتی نتوانسته در زمینه ارائه هوش مصنوعیِ واقعاً کاربردی، مفید و جذاب بر روی گوشیهای هوشمند، به جایگاه مطلقی دست یابد. شاید طرفداران گوگل مخالف باشند، اما Gemini نیز با وجود تمام پیشرفتهایش، هنوز با نقطه ایدهآل فاصله دارد؛ گرچه از هر رقیب دیگری به آن نزدیکتر است.

دقیقاً همینجاست که فرصت تاریخی اپل شکل میگیرد. این شرکت «باغ محصور» مشهور خود، پرفروشترین گوشی هوشمند جهان و زیرساختهای بنیادینی که رقبا در حال تقلید از آن هستند را در اختیار دارد. با تکیه بر این بستر بینظیر، اپل میتواند آیفون را به سطحی جدید ارتقا داده و آن هوش مصنوعی انقلابی را که فراتر از یک اپلیکیشن ساده است، عرضه کند. اما ریسک این بازی به شدت بالاست؛ موفقیت در آن، سلطنت اپل را برای دههای دیگر تضمین میکند، اما ناکامی و از دست دادن این فرصت، مُهری خواهد بود بر این ادعا که بله، دوران اپل واقعاً به سر آمده است.
برچسبها: