چرا کارت حافظه از گوشیهای پرچمدار حذف شده است؟
علت اصلی حذف کارت حافظه از گوشیهای پرچمدار چیست؟ آیا به زودی تمامی گوشیها دچار این بحران خواهند شد؟
تبلیغات

زمانی درگاه کارت حافظه MicroSD یکی از مشخصههای جداییناپذیر گوشیهای اندرویدی بود، اما امروز، دستکم در مدلهای پرچمدار، این درگاه تقریباً به خاطرهها پیوسته است. چرا برترین گوشیهای هوشمند بازار، کاربران را به قابلیتهای محدودتری وامیدارند؟
برتری عملکردی حافظه داخلی
بر روی کاغذ، تفاوت چندانی میان حافظه داخلی و حافظه جانبی به چشم نمیخورد. ۱۲۸ گیگابایت حافظه داخلی با یک کارت حافظه ۱۲۸ گیگابایتی، فضای ذخیرهسازی یکسانی را ارائه میدهد (البته بدون در نظر گرفتن فضای اشغالشده توسط سیستمعامل). اما این، تنها نیمی از داستان است.

سرعت انتقال داده در حافظه داخلی به مراتب بالاتر است. فرآیند کپی کردن فایلها در حافظه داخلی بسیار سریعتر از حافظه خارجی انجام میشود. این تفاوت سرعت میتواند عملکرد روان یک اپلیکیشن را در صورت نصب بر روی کارت حافظه خارجی، به شدت تحت تأثیر قرار دهد. به همین دلیل، نسخههای جدیدتر اندروید، امکان انتقال اپلیکیشنها به حافظه جانبی را به طور کامل حذف کردهاند. از آنجا که کارتهای MicroSD دارای کلاسهای سرعت متنوعی هستند، توسعهدهندگان هرگز نمیتوانند اطمینان حاصل کنند که کاربر از یک کارت پرسرعت بهره میبرد.
این موضوع بیشباهت به دلیلِ عرضه انحصاری-دیجیتالیِ بسیاری از بازیهای کنسول نینتندو سوییچ نیست. مسئله فقط حجم بازی و ظرفیت کارتریج نیست؛ بلکه سرعت بارگذاری فایلهای بازی از حافظه داخلی کنسول، بسیار بیشتر از حافظه فلشِ کارتریجهاست و این امر بر تجربه کاربر تأثیر مستقیم دارد.
آسیبپذیری امنیتی کارتهای MicroSD
در صورت سرقت یا مفقود شدن گوشی، محافظت از دادههای ذخیرهشده بر حافظه داخلی در برابر سارقان بالقوه، نسبتاً ساده است. دسترسی مستقیم به این حافظه مستلزم باز کردن کامل و تخصصی دستگاه است؛ عملی که اغلب به قیمت غیرقابل فروش شدن گوشی تمام میشود. بنابراین، دادههای داخلی به خوبی توسط یک رمز عبور قوی یا حسگر اثر انگشت محافظت میشوند و در نهایت، میتوان از راه دور دستور حذف کامل اطلاعات را صادر کرد.
در مقابل، کارتهای MicroSD به همان سادگی که وارد گوشی میشوند، از آن خارج نیز میشوند. اگر کارت حافظه رمزنگاری نشده باشد، هر شخصی میتواند با خارج کردن آن از گوشی و قرار دادنش در یک کامپیوتر، به سادگی به تمامی محتویات آن، از جمله عکسهای شخصی، دسترسی پیدا کند. این یک حفره امنیتی بزرگ است که گرچه برخی کاربران با مدیریت دقیق فایلهای انتقالی با آن مقابله میکنند، اما بسیاری از افراد از نحوه مدیریت این ریسک آگاهی کافی ندارند.
کفایت حافظه داخلی در گوشیهای مدرن
دورانی بود که حافظه جانبی یک ضرورت مطلق محسوب میشد، چرا که گوشیها با ظرفیتهای بسیار پایینی عرضه میشدند. تا همین چند سال پیش، حافظه پایه بسیاری از گوشیها ۱۶ گیگابایت بود؛ فضایی که به تنهایی با دانلود چند پادکست به سرعت پر میشد. در آن زمان، خرید بزرگترین کارت حافظه موجود در بازار، یک تصمیم کاملاً منطقی و بدیهی بود. اما دوران عوض شده است. در حالی که مدل پایه گوگل پیکسل ۱۰ ممکن است هنوز با ۱۲۸ گیگابایت عرضه شود، آیفون ۱۷ با حافظه پایه ۲۵۶ گیگابایت روانه بازار میشود. شمار گوشیهایی که با حافظه پایه ۵۱۲ گیگابایتی عرضه میشوند نیز رو به افزایش است و کاربرانی که بودجه کافی دارند، میتوانند پرچمداران را با حداکثر ظرفیت ۲ ترابایت تهیه کنند. پر کردن چنین فضایی با عکسها و ویدیوهای خانوادگی، ممکن است سالها به طول انجامد. دیگر به ندرت پیش میآید که کاربری برای آزاد کردن فضا، مجبور به حذف اپلیکیشنهای خود شود.

آیا این استراتژی، فرصتی برای سودجویی تولیدکنندگان از طریق فروش مدلهایی با حافظه بالاتر فراهم نمیکند؟ قطعاً. اما نکته اینجاست که این رویه، حتی در زمان وجود درگاه کارت حافظه نیز مرسوم بود. بسیاری از کاربران، فارغ از اینکه قصد استفاده از کارت حافظه را داشته باشند یا نه، حاضر به پرداخت هزینه بیشتر برای یک مدل ۵۱۲ گیگابایتی هستند.
ظهور فضای ابری به لطف اینترنت پرسرعت
امروزه، اگر حافظه گوشی کاربری پر شود، راهکار غالب دیگر انتقال فایلها به یک درایو فیزیکی نیست، بلکه آپلود آنها بر روی اینترنت است. اپل و گوگل، هر دو در همان مراحل اولیه راهاندازی گوشی، سرویسهای ذخیرهسازی ابری خود را به کاربران پیشنهاد میکنند. اگرچه اقلیت کوچکی از کاربران همچنان بکآپگیری روی هاردهای اکسترنال شخصی را ترجیح میدهند، اما اکثریت قریب به اتفاق به فضای ابری روی آوردهاند. فضای ابری برای اینکه یک راهکار کارآمد باشد، به اینترنت پرسرعت وابسته است؛ امکانی که اکنون برای اکثر مردم، چه از طریق اینترنت خانگی و چه شبکه تلفن همراه، فراهم شده است. دیگر نیازی به انتقال دستی فایلها از کامپیوتر شخصی نیست، زیرا تمام دادهها از طریق وب قابل دسترسی هستند.
در نهایت، فضای ابری به یک منبع درآمد به مراتب بزرگتر از فروش گوشیهایی با حافظه بالاتر تبدیل شده است. اشتراک این سرویسها، کاربران را به یک مدل پرداخت ماهانه یا سالانه متعهد میکند که این خود، یک مدل تجاری مستقل و بسیار سودآور است.