چرا خرید پیکسل 10 انتخاب چندان منطقی نیست؟
سری جدید پیکسل ۱۰ از راه رسیده، اما شاید بهتر باشد کیف پول خود را بسته نگه دارید. در این مطلب توضیح میدهیم که چرا خرید این گوشی اقدام هوشمندانهای نیست.
گوگل سعی کرده تا همه را متقاعد کند که سری جدید پیکسل ۱۰ برترین محصول تاریخ این شرکت است و همه باید برای تصاحب آن صف بکشند، اما حقیقت چیز دیگری است. هرچند پیکسلهای جدید شاید از نظر فنی بهترین گوشیهای گوگل تا به امروز باشند، اما این لزوماً به معنای ارزشمند بودن خرید آنها نیست؛ و برای این ادعا دلایل محکمی وجود دارد.
بیماری تکرار و فرهنگ «کپی-پیست» در صنعت موبایل
طراحی سری پیکسل ۱۰ تفاوت چشمگیری با نسل قبل ندارد. در حقیقت، تقریباً تمام قطعات سختافزاری مستقیماً از سری پیکسل ۹ به ارث رسیدهاند. با اینکه این رویکرد به یک اپیدمی در میان سازندگان تبدیل شده، اما نباید آن را عادی تلقی کرد. صرفاً یک تراشه جدید و چند قابلیت نرمافزاری، مجوز عرضه یک گوشی به عنوان «مدل جدید» نیست. زمانی بود که شرکتها برای چنین ارتقاء جزئی، تنها به افزودن پسوندی مانند «S» یا «Plus» به نام مدل قبلی بسنده میکردند. جالب اینجاست که مدل پایه پیکسل ۱۰ حتی در بخش دوربین پسرفت داشته، اما گوگل با زیرکی آن را یک «ارتقا» جا زده است.

تمام اینها شاید چندان اهمیتی نداشت اگر شرکتها در مورد یک مسئله کلیدی شفافیت به خرج میدادند: پول. این فقدان نوآوری زمانی به مشکلی بزرگ تبدیل میشود که پای مهمترین عامل به میان میآید: قیمت.
معادلهای که در آن قیمت جور در نمیآید
با توجه به بازیافت بخش بزرگی از قطعات، منطق حکم میکند که قیمت دستگاه کاهش یابد. در واقع، خطوط تولید پیکسل ۱۰ صرفاً به مونتاژ همان قطعات سال گذشته ادامه میدهند و هیچ هزینه جدیدی برای ماشینآلات، ابزارآلات یا تحقیق و توسعه صرف نشده است. این عوامل، بهویژه در تولید انبوه، نقشی کلیدی در تعیین قیمت نهایی دارند. وقتی خط تولید یک محصول عملاً ادامهی نسل قبل باشد، حجم تولید بالاتر رفته و هزینه تمامشده برای هر واحد کاهش مییابد. بنابراین، حتی بدون دسترسی به اطلاعات داخلی، میتوان با اطمینان بالایی ادعا کرد که حاشیه سود گوگل در پیکسل ۱۰ به مراتب بیشتر از پیکسل ۹ است.

در چنین شرایطی، وادار کردن مشتری به پرداخت مبلغی مشابه سال گذشته (یا حتی بیشتر) برای محصولی که هزینه تولیدش کاهش یافته و سود سرشاری را نصیب گوگل میکند، به هیچ وجه قابل توجیه نیست. این استراتژی به تنبلی شرکتها دامن میزند و این نگرانی را ایجاد میکند که پیکسل ۱۱ از نظر ارزش خرید، حتی از این هم ضعیفتر ظاهر شود.
وعدههای تبلیغاتی در برابر واقعیت: پول شما دقیقاً صرف چه میشود؟
برگ برنده پیکسلهای جدید چیست؟ پاسخ یک کلمه است: «هوش مصنوعی»؛ کلمهی جذابی که به این زودیها از ادبیات بازاریابی موبایل حذف نخواهد شد. البته گوگل تلاش کرده تا هوش مصنوعی را به شکلی کاربردی در گوشی ادغام کند. نفس این ایده مشکلی ندارد؛ هوش مصنوعی ایدهآل آن است که در پسزمینه و بیسروصدا وظایفش را انجام دهد، نه اینکه با نامهای پرطمطراق و هیاهوی تبلیغاتی به نمایش گذاشته شود. اما منطق بازاریابی متفاوت است: Magic Cue باید «جادویی» باشد و Camera Coach آمده تا شما را به یک عکاس حرفهای بدل کند. نمیتوان انکار کرد که این اسامی گیرا هستند.

اما نکته اینجاست که قریب به اتفاق این قابلیتها سرانجام به مدلهای قدیمیتر پیکسل نیز اضافه خواهند شد. در پاسخ، ممکن است این دفاعیه مطرح شود که: «تراشه Tensor G5 امکان اجرای بسیاری از این ویژگیها را مستقیماً روی دستگاه فراهم میکند.» این ادعا نیز چندان کارساز نیست، زیرا اکثر قابلیتهای هوش مصنوعی کماکان نیازمند اتصال به اینترنت هستند. در عمل، تفاوت ملموسی میان تجربهی کار با گوشیای که تمام پردازش را در فضای ابری انجام میدهد و دستگاهی که بخشی از آن را روی خود اجرا میکند، وجود نخواهد داشت.
گزینههای هوشمندانهتر در بازار
خوشبختانه گزینههای بسیار بهتری در دسترس است. حتی افرادی که علاقهای به اکوسیستم اپل ندارند، میتوانند یک ماه صبوری به خرج داده و منتظر عرضه آیفون ۱۷ باشند. علت این پیشنهاد واضح است: تنها برتری سختافزاری پیکسل ۱۰، یعنی تراشه Tensor G5، همچنان از نظر قدرت پردازش، با فاصله قابل توجهی پشت سر رقبای اصلی خود قرار دارد. برای عرضه گلکسی S26 باید زمان بیشتری منتظر ماند، اما شایعات از تحولات اساسی در بخش دوربین و بهکارگیری سریعترین تراشه کوالکام که به طور ویژه برای کهکشانیهای سامسونگ بهینهسازی شده، خبر میدهند.

اما در نهایت، اگر کسی بر خرید یک گوشی پیکسل اصرار دارد، هوشمندانهترین و منطقیترین کار، یافتن یک پیکسل ۹ با تخفیفی استثنایی است. با توجه به اینکه مدل جدید ارتقاء معناداری ارائه نمیدهد، میتوان با صرفهجویی قابل توجهی در هزینه، به تجربهای تقریباً یکسان دست یافت.
برچسبها: