۷ ابزار هوش مصنوعی اندروید که یا عالیاند یا آزاردهنده!
از دستیارهای بینظیر تا ابزارهایی که فقط ادای هوش مصنوعی را درمیآورند! در این مطلب، ۴ ابزار مفید هوش مصنوعی اندروید معرفی شدهاند و در کنارشان ۳ نمونهای که تجربه کار با آنها اعصابخردکن است.
اگر شما هم کاربر گوشیهای هوشمند جدید باشید، احتمالا با این صحنه مواجه شدهاید قفل گوشی را باز میکنید و ناگهان، یک ویجت هوش مصنوعی به شما خوشامد گفته و آبوهوا را نشان میدهد. از طرفی کافیست "Ok Google" را بگویید تا جمنای برایتان در دسترس قرار بگیرد و با هر زبانی که میخواهید با آن چت کنید. تنها با یک حرکت دایرهای روی صفحهنمایش میتواند تمام اطلاعات چیزی که به آن نگاه میکنید را برایتان گردآوری کند.
واقعیت این است که انسان امروزی، به شدت توسط ابزارهای هوش مصنوعی در طی چند سال اخیر احاطه شده است و این به قدری بوده که اغلب بدون این که حتی هدفی داشته باشیم، از آنها استفاده کردهایم. بنابراین با این وضع به جای این که در برابر توسعه و استفاده از هوش مصنوعی مقاومت کنیم، بهتر است یاد بگیریم چگونه از آن استفاده درست را داشته باشیم.
همانطور که اشاره کردیم، اگر کاربر حرفهای یا حتی متوسط گوشیهای هوشمند باشید، احتمالا برای بسیاری از روالهای روزانه خود به سراغ پلتفرمهای هوش مصنوعی میروید و حتی برای تعدادی، تقریبا زندگی بدون هوش مصنوعی غیرممکن شده است.
با این حال، همه ابزارهای هوش مصنوعی هم واقعا کاربردی نیستند؛ در واقع بسیاری از آنها در حال حاضر فعلا در حد ترفندهای تبلیغاتی هستند که نمیتوانند آنطور که فکر میکنید، کارایی داشته باشند. با توجه به این که پلتفرم اندروید، سالهاست با توسعه مسیر ابزارهای هوش مصنوعی همراه بوده، در ادامه به قابلیتهایی از آن میپردازیم که واقعا کاربردی هستند و تعدادی هم را معرفی خواهیم کرد که فعلا بهتر است غیرفعال بمانند.
قابلیت Circle to Search

اگر قابلیت "Google Now on Tap" را به خاطر داشته باشید، پس احتمالا یکی از ویژگیهای محبوب شما هم بوده است. ویژگی Circle to Search هم اساسا نسخه جدیدی از همین قابلیت است؛ نسخهای هوشمندتر و مجهز به هوش مصنوعی که هنوز میتواند صفحهنمایش گوشی شما را تحلیل کرده و به نوعی آن را به طور کامل بخواند، اما با امکانات بیشتر. این ویژگی حتی در گوشیهایی که از قلم هم پشتیبانی میکنند، یک مزیت بیشتر به شمار میرود.
در واقع در گوشیهایی که از قلم پشتیبانی میکنند، فقط کافیست دکمه هوم را فشار داده و نگه دارید تا ویژگی Circle to Search فعال شود و ادامه دور هر تصویر یا متنی که به آن نگاه میکنید، دایرهای را بکشید تا ادامه فرآیند جستوجو از طریق گوگل ادامه یابد. این نوعی ابزار هوشمند و بدون دردسر است که باعث میشود بخواهید از هوش مصنوعی استفاده کنید، نه ابزاری که آن را به زور به کاربران تحمیل کردهاند. به همین خاطر، قابلیت Circle to Search حالا به یکی از ویژگیهای مورد علاقه در بین کاربران اندرویدی طی سالهای اخیر تبدیل شده است که واقعا میتواند فرآیند جستوجو را برای کاربران ساده کند.
قابلیت تایپ صوتی در Gboard

اگرچه تایپ کردن در کیبوردهای فیزیکی، حس و حال دیگری دارد، اما در عین حال تایپ کردن روی نمایشگر شیشهای گوشیهای هوشمند اغلب برای بسیاری چندان خوشایند نیست و حتی بسیاری آن را «تایپ کردن» نمیدانند.
به همین دلیل است که برخی از کاربران، تایپ کردن صوتی را به بقیه ترجیح میدهند و برای این کار هم هیچ ابزار بهتری از Gboard گوگل وجود ندارد. این کیبود نه تنها تلفظهای عجیب و غریب اکثر زبانها را به خوبی درک میکند، بلکه حتی اگر به زبانهای دیگری هم صحبت کنید، با دقت شگفتآوری آنها را میفهمد.
البته مانند هر ابزار تایپ صوتی، Gboard هم کاملترین ویژگیهایش را به زبان انگلیسی ارائه میدهد و اگر از آن استفاده کنید، میتوانید نقطهگذاری کرده، ایموجی اضافه کنید و حتی اشتباهات را اصلاح کند. همه اینها تنها با دستورات صوتی از طرف کاربر انجام میشوند و به طور متقابل هم میتواند راهنماییهای کاربردی ارائه دهد.
بهترین قابلیت برای مصاحبه، رویداد و یادداشتبرداری دقیق

یکی از تحسینبرانگیزترین قابلیتهای گوشیهای پیکسل، اپلیکیشن Recorder است که نهتنها نیاز به دستگاههای ضبط حرفهای را برطرف کرده، بلکه عملکردی دقیقتر و هوشمندتر ارائه میدهد.
کیفیت صدای ضبطشده کاملا قابل اعتماد بوده، اما آنچه این ابزار را بیرقیب میکند، رونوشت زنده (Live Transcription) است؛ متنی که همزمان با صحبت فرد مقابل، بهصورت دقیق و قابل فهم نمایش داده میشود. این ویژگی بهویژه زمانی که گوینده لهجه خاص یا متفاوتی دارد، بسیار کارآمد است و درک مکالمه را آسانتر میسازد، مشابه زیرنویس لحظهای در دنیای واقعی.
نکته مهمتر آنکه اگر مکالمه میان چند زبان مختلف جابهجا شود، Recorder بهراحتی قادر است زبانها را تشخیص داده و مدیریت کند.
در نهایت، دیگر نیازی به گوش دادن مجدد به یک فایل ۵۰ دقیقهای نیست. کافی است عبارت یا موضوع موردنظر را در متن رونوشت جستوجو کرد و در صورت نیاز، آن را به کمک ابزار هوش مصنوعی جمنای خلاصه یا تحلیل نمود.
این ترکیب از تشخیص صوت پیشرفته، مدیریت چندزبانه و ابزارهای هوشمند متن، Recorder را به یک راهحل بینقص برای روزنامهنگاران، پژوهشگران یا هر فردی تبدیل میکند که نیاز به مستندسازی سریع و دقیق گفتگوها دارد.
Magic Editor؛ ویرایش جادویی عکس بدون نیاز به فتوشاپ

قابلیت Magic Editor در Google Photos دیگر صرفا یک ابزار پاککن ساده نیست، بلکه به اندازهای پیشرفته شده که مرز میان عکس واقعی و ساختگی را از بین میبرد. با این حال در مواجهه با عکسهای شخصی، هدف نه ورود به فلسفه تصویر، بلکه دستیابی به بهترین نسخه ممکن برای اشتراکگذاری در شبکههای اجتماعی است.
این ابزار برای کسانی طراحی شده که هرگز با برنامههایی مثل فتوشاپ کار نکردهاند، اما میخواهند عکسهایشان حرفهای بهنظر برسد. برای نمونه، زمانی که حالت چهره در یک عکس کاملا مناسب است، اما حضور یک عنصر نامرتبط در پسزمینه حال و هوای تصویر را خراب میکند، Magic Editor با دقت بالا آن بخشهای مزاحم را حذف یا اصلاح میکند، گویی که یک عکاس حرفهای در حال ثبت یک لحظه نادر باشد.
فراتر از این، امکان جابهجایی کامل عناصر در عکس نیز وجود دارد، هرچند استفاده زیاد از این ویژگی میتواند تصویر را غیرطبیعی جلوه دهد. بسیاری ترجیح میدهند از قابلیت پاکسازی محدود و پر کردن هوشمند (Generative Fill) بهره ببرند؛ چراکه نتیجه آن، طبیعیتر و بسیار دقیقتر از ویرایشهای غیرعادی و مصنوعی قدیمی است.
در مجموع، Magic Editor بدون نیاز به دانش گرافیکی خاص، تبدیل به ابزاری قدرتمند برای ترمیم و زیباسازی تصاویر شخصی شده و کاری میکند که حتی عکسهای معمولی، شایسته انتشار در بهترین صفحات شبکههای اجتماعی باشند.
ابزارهای هوش مصنوعی که غیرفعال بودنشان بهتر است
ایجاد والپیپرهایی بر پایه هوش مصنوعی

قابلیت تولید والپیپر با هوش مصنوعی، یکی از ویژگیهایی است که بیشتر از آنکه الهامبخش باشد، آزاردهنده و بیروح بهنظر میرسد. خروجی این ابزارها اغلب پر از خطاهای بصری و جزئیات غیرطبیعی است؛ تصاویری که نه الهامبخشاند، نه کاربردی و نه اصالت هنری دارند.
گوگل، سامسونگ و برندهایی مثل ناتینگ، همگی در رقابت برای افزودن هوش مصنوعی به هر گوشهای از گوشیهای خود هستند. با این حال در این میان، تولید خودکار والپیپر بیشتر از آنکه نوآوری باشد، نوعی هدر دادن منابع پردازشی و بیاحترامی به هنرمندان واقعی محسوب میشود؛ چه عکاسها و چه طراحان گرافیکی.
در مقایسه، یک تصویر منتخب و هنرمندانه که با دقت و احساس انتخاب شده باشد، میتواند هر روز تجربه کاربری را بهبود ببخشد، اما والپیپرهای ماشینی بدون روح که در چند ثانیه ساخته میشوند، چیزی جز یک «تصویر تولیدی بیارزش» نیستند که بیشتر، کاربر را از دنیای بصری جدا میکنند تا آن را غنی کنند.
خلاصهنویسی هوش مصنوعی برای هواشناسی؛ اضافهگویی بیفایده بهجای اطلاعات دقیق

هشدارهای آبوهوایی در نوتیفیکیشنها مفیدند؛ چون سریع، کوتاه و قابل درک هستند. با این حال وقتی وارد اپلیکیشن هواشناسی میشویم، واقعا دیگر نیازی به جملات طولانی و خلاقانه نیست. کاربر به دنبال اطلاعات دقیق، عددی و بصری است؛ نه توصیههای مبهم و بیمحتوایی مثل «شاید بهتر باشد امروز چتر ببرید».
مغز انسان بهخوبی برای پردازش سریع نمودارها، اعداد و آیکونها آموزش دیده است. بنابراین بررسی وضعیت ساعتی، دمای لحظهای، رطوبت یا احتمال بارش از روی دادههای تصویری بسیار سریعتر و مؤثرتر از خواندن پاراگرافهای بیفایده است.
هوش مصنوعی ممکن است در بسیاری از زمینهها سودمند باشد، اما در اپ هواشناسی، خلاصهنویسیهای ادبی نهتنها کارآمد نیستند، بلکه تجربه کاربری را نیز کاهش میدهند. حذف این قابلیت از دستگاههای پیکسل، نه تنها باعث تاسف نخواهد شد، بلکه شاید برای بسیاری کاربران، یک بهبود محسوب میشود.
خلاصهنویسی با هوش مصنوعی؛ نادیدهگرفتن لحن، جزئیات نویسنده

خلاصهسازی مقالات با کمک هوش مصنوعی در نگاه اول کاربردی به نظر میرسد، بهویژه وقتی زمان کافی برای خواندن متن کامل وجود ندارد. مثلا با یک فرمان ساده در جمنای، میتوان خلاصهای از تب بازشده در کروم دریافت کرد، اما مشکل اصلی دقیقا از همینجا آغاز میشود؛ خلاصهها بخش عمدهای از معنا، لحن و حس مقاله را از بین میبرند.
این ابزارها ممکن است تیترهایی مثل «ابزارهایی که دوست داشته یا نداشته باشید» را ارائه دهند، اما دلیل این انتخابها، شدت نظرات یا احساسات پشت آنها را منتقل نمیکنند. برای کسانی که فقط دنبال اطلاعات سطحی هستند، این نوع خلاصهسازیها کافی است. با این وجود اگر کسی به ظرافتهای زبانی و نگاه نویسنده اهمیت بدهد، چنین خروجیهایی بیشتر شبیه به خیانت به متن اصلی خواهند بود.
در واقع، مشکل اصلی با این نوع ویژگیهای هوش مصنوعی زمانی رخ میدهد که بیش از حد تلاش میکنند در روند کاری کاربر جا باز کنند. برخلاف قابلیتهای مفید که بیصدا و مؤثر عمل میکنند، این ابزارها بهوضوح سعی میکنند خودشان را تحمیل کنند و همین باعث افت کیفیت تجربه کاربری با آنها میشود.