شش نکته منفی گوشیهای تاشو که شاید در تصمیم خرید شما تاثیر بگذارد
گوشیهای تاشو با وجود طراحی نوآورانه و جذابیت بصری، هنوز با چالشهایی مانند ضعف در مقاومت بدنه، ظرفیت پایین باتری، کیفیت متوسط دوربین و ارگونومی نهچندان مطلوب مواجهاند. بررسی دقیق این نقاط ضعف، واقعیتهایی را آشکار میکند که پشت ظاهر مدرن آنها پنهان مانده و در تجربه روزمره کاربران تأثیرگذار است.
گوشیهای تاشو بیتردید نوآوری چشمگیری در دنیای فناوری محسوب میشوند. طراحی منحصربهفرد آنها نگاهها را به خود جلب میکند و بسیاری از کاربران را که پیشتر شاید از تلفنهای هوشمند فاصله گرفته بودند، دوباره به این عرصه بازگرداندهاند. با این حال، همانگونه که هر فناوری جدیدی با چالشها و محدودیتهایی همراه است، گوشیهای تاشو نیز کاستیهایی دارند که برخی از آنها بهمرور زمان و در حین استفاده، آشکار میشوند. در ادامه به برخی از مهمترین جنبههای منفی این گوشیها پرداخته میشود که ممکن است پیش از خرید کمتر مورد توجه قرار گیرند.
نسبت تصویر نامعمول و سازگاری ناقص محتوا
یکی از اولین مواردی که در مواجهه با گوشیهای تاشو توجه را جلب میکند، ابعاد غیرمتعارف صفحهنمایش آنهاست. به عنوان مثال، در مدلهایی مانند گلکسی زد فولد 5 و Moto Razr+، نسبت تصویر با استانداردهای رایج در گوشیهای هوشمند متفاوت است. صفحهنمایش بیرونی زد فولد باریک و کشیده طراحی شده، در حالی که نمایشگر داخلی آن در حالت بازشده پهنتر به نظر میرسد. از سوی دیگر، گوشی Razr دارای نمای بیرونی تقریباً مربعیشکل است، اما در حالت بازشده صفحهنمایشی باریک و بلند دارد.

گرچه بسیاری از برنامهها میتوانند خود را با این ابعاد تطبیق دهند، اما محتوایی مانند ویدئوها و بازیها در این نمایشگرها اغلب به درستی نمایش داده نمیشوند. وجود نوارهای سیاه در بالا و پایین یا اطراف تصویر، که با اصطلاحات letterboxing و pillarboxing شناخته میشود، باعث میشود تجربه دیداری کاربر ناقص و ناهماهنگ با انتظارات امروزی باشد.
بلندی بیش از حد گوشیهای فلیپ و دشواری در استفاده
یکی از اهداف اصلی طراحی گوشیهای تاشو با فرم فلیپ، ارائه تجربهای مشابه با گوشیهای معمولی پس از باز شدن دستگاه است. اما در واقعیت، این گوشیها در حالت باز شده بهطور محسوسی بلندتر از تلفنهای هوشمند استاندارد هستند. این مسئله بهویژه برای افرادی با دستهای کوچکتر یا حتی انگشتان نسبتاً بلند، میتواند در استفاده روزمره مشکلساز شود.

دسترسی به بخشهای بالایی صفحه، مانند نوار اعلان یا کلیدهای تنظیم صدا، مستلزم جابهجایی مکرر گوشی در دست است. علاوه بر آن، محل قرارگیری لولا در مرکز دستگاه، باعث شده دکمههای کناری نظیر ولوم در موقعیتی بالاتر از حد معمول قرار گیرند که کار با آنها را دشوارتر میکند.
از منظر ارگونومی، طراحی کشیده و باریک این مدلها ممکن است برای بسیاری از کاربران جذاب نباشد. این سبک طراحی، حتی در مقایسه با گوشیهای مرسوم امروزی که خود نیز گاهی بیش از حد بلند هستند، تجربهای کمتر دلپذیر را فراهم میکند. با این حال، برای کاربرانی که هدفشان از خرید گوشی فلیپ کاهش زمان استفاده از تلفن همراه است، این ویژگی میتواند تا حدودی مفید واقع شود.
دوربینهایی که با پرچمداران رقابت نمیکنند
در حال حاضر، گوشیهای تاشو با طراحی کتابیشکل جزو گرانقیمتترین تلفنهای هوشمند در بازار به شمار میروند؛ بهویژه زمانی که آنها را با قیمت رسمی و بدون تخفیف خریداری کنید. با این حال، در بازار دست دوم، قیمت این مدلها گاهی بهطور چشمگیری کاهش مییابد و میتوان آنها را با هزینهای معادل یک گوشی پرچمدار مانند آیفون پرو تهیه کرد.

با وجود قیمت بالا، بسیاری از گوشیهای تاشو در بخش دوربین، به سطح کیفی مدلهای پیشرفته غیرتاشو نمیرسند. برای نمونه، کیفیت دوربین در مدل گلکسی زد فولد 6 بیشتر به گوشی گلکسی S25 معمولی شباهت دارد تا نسخه پیشرفته S25 اولترا. این در حالی است که بسیاری از کاربران انتظار دارند گوشیهایی با این رده قیمتی، به بهترین سختافزارهای تصویربرداری مجهز باشند.
اگرچه دوربین گوشیهای تاشو همچنان تصاویر قابلقبول و گاهی بسیار خوبی ثبت میکنند، اما نبود لنز تلهفوتوی پیشرفته یا حسگر با وضوح بالاتر برای تصویربرداری فوق عریض، احساس کاستی ایجاد میکند. البته طراحی منحصربهفرد این گوشیها امکاناتی مانند استفاده از دوربین اصلی برای عکسهای سلفی را ممکن میسازد که میتواند تا حدی این کمبود را جبران کند.
گوشیهای فلیپ، آنچنان جمعوجور هم نیستند
در نگاه نخست، گوشیهای تاشو از نوع فلیپ با این وعده عرضه میشوند که در حالت باز شده مانند یک تلفن هوشمند معمولی عمل کنند و در حالت بسته، به دستگاهی کوچک و قابل حمل تبدیل شوند که جای بسیار کمی اشغال میکند. با این حال، در عمل آنطور که انتظار میرود جمعوجور نیستند و فضای کمتری را اشغال نمیکنند.

برخلاف تصور رایج، در هنگام قرار دادن گوشی در جیب یا کیف، آنچه بیشترین تأثیر را در احساس راحتی و عدم مزاحمت ایجاد میکند، عرض گوشی است، نه صرفاً ارتفاع یا ضخامت آن. بسیاری از کاربران تجربه کردهاند که گوشیهایی با عرض کمتر، حتی اگر کمی ضخیمتر یا بلندتر باشند، باز هم بهراحتی در جیب جا میگیرند و احساس سنگینی یا فشار کمتری ایجاد میکنند.
برای نمونه، گوشیهایی مانند گلکسی زد فولد با وجود ابعاد غیرمعمول خود، به دلیل طراحی باریک و نسبتاً کوتاه در مقایسه با بسیاری از گوشیهای هوشمند رایج، هنگام حمل در جیب، انتخابی مناسبتر و راحتتر به شمار میروند. این در حالی است که گوشیهای فلیپ مانند موتورولا ریزر یا گلکسی زد فلیپ، هرچند در حالت بسته به نیمی از طول اولیه خود جمع میشوند، اما عرض آنها در این حالت همچنان ثابت باقی میماند و تغییری نمیکند.
نتیجه این طراحی، تشکیل یک بدنه نسبتاً ضخیم و مربعیشکل است که اگرچه ممکن است در کیفهای دستی جای بهتری داشته باشد، اما در جیب شلوار فضای زیادی اشغال میکند و موجب برآمدگی قابل توجهی میشود. از این رو، برخلاف تبلیغات، نمیتوان این دسته از گوشیهای فلیپ را واقعاً جمعوجور یا جیبی دانست، دستکم نه آنگونه که از اسم و ظاهرشان برمیآید.
صفحهنمایش بزرگتر، اما ظرفیت باتری کمتر
یکی از جذابترین ویژگیهای گوشیهای تاشو، دسترسی همیشگی به یک صفحهنمایش بزرگ و باکیفیت است. در مدلهای کتابیشکل، این نمایشگر وسیع میتواند تجربهای چشمگیر در تماشای محتوا، انجام امور کاری، یا حتی مرور ساده شبکههای اجتماعی فراهم کند؛ بهگونهای که در مقایسه با گوشیهایی نظیر گلکسی S25 اولترا یا آیفون پرو مکس، فضای دیداری بسیار گستردهتری ارائه میدهد.

با این حال، این برتری در اندازه صفحهنمایش هزینههایی نیز به همراه دارد. برای آنکه گوشیهای تاشو بتوانند به طراحی نازک و قابل حمل دست یابند، باید در برخی مؤلفههای سختافزاری مانند ظرفیت باتری مصالحه شود. از آنجا که بدنه گوشی به دو بخش مجزا تقسیم شده، هر قسمت فضای محدودتری دارد و نمیتوان همان میزان باتری که در گوشیهای معمولی استفاده میشود را در آن جای داد.
برای نمونه، در گوشی گلکسی زد فولد 6 با وجود بهرهمندی از نمایشگر داخلی ۷.۶ اینچی، تنها یک باتری با ظرفیت ۴۴۰۰ میلیآمپر ساعت به کار رفته است. در مقابل، گلکسی S25 اولترا با صفحهنمایشی کوچکتر به اندازه ۶.۹ اینچ، از یک باتری قدرتمندتر با ظرفیت ۵۰۰۰ میلیآمپر ساعت بهره میبرد. این تفاوت نشان میدهد که باوجود صفحهنمایش بزرگتر، عمر باتری در گوشیهای تاشو معمولاً کمتر از رقبای غیرتاشو است.
هرچند برای برخی کاربران این تفاوت در طول عمر باتری ممکن است عامل تعیینکنندهای در انتخاب نباشد، اما نمیتوان انکار کرد که در استفاده طولانیمدت، نیاز به شارژ زودتر از موعد یا همراه داشتن پاوربانک به تجربه کاربری لطمه وارد میکند. بنابراین، هنگام خرید گوشیهای تاشو، بهویژه اگر استفاده سنگین از دستگاه در طول روز دارید، باید این محدودیت را نیز مد نظر قرار دهید.
مقاومت کمتر در برابر آب و گردوغبار؛ نقطهضعفی پنهان در دل فناوری تاشو
یکی از دغدغههای اصلی بسیاری از کاربران هنگام انتخاب گوشیهای تاشو، میزان استحکام و مقاومت این دستگاهها در برابر آسیبهای محیطی است. طراحی متحرک و مفصلی این نوع گوشیها، نگرانیهایی را در مورد دوام و مقاومت آنها بهویژه در برابر ضربه، گردوغبار و نفوذ آب ایجاد کرده است.
با وجود این نگرانیها، تجربه ثابت کرده که بسیاری از گوشیهای تاشوی پیشرفته امروزی برخلاف ظاهر حساس و مکانیزم خاص خود، از دوام بالایی برخوردارند و حتی در مواردی، استحکام فیزیکی بهتری نسبت به برخی گوشیهای کلاسیک از برندهای شناختهشدهای همچون اکسپریا، ایسوس یا موتورولا ارائه میدهند. شرکتهایی مانند سامسونگ که اکنون شش نسل از گوشیهای تاشو را به بازار عرضه کردهاند، با تکیه بر سالها تجربه و آزمون، موفق شدهاند تا در طراحی و ساخت این محصولات به بلوغ فنی قابلتوجهی دست یابند؛ موضوعی که در عملکرد و دوام آنها بهوضوح دیده میشود.
با این حال، یک نکته فنی همچنان باقی است: استاندارد مقاومت در برابر نفوذ آب و ذرات معلق در گوشیهای تاشو، همچنان پایینتر از گوشیهای هوشمند رایج در بازار است. برای مثال، گوشی گلکسی زد فولد 6 با استاندارد IP48 عرضه میشود؛ در حالی که گوشیهای پرچمدار سری گلکسی S معمولاً از گواهی IP68 برخوردارند. این تفاوت عددی، در عمل به معنای کاهش قابل توجه در مقاومت دستگاه در برابر نفوذ گردوغبار و ذرات ریز، و همچنین تماس مستقیم با آب است.
این سطح پایینتر از محافظت تنها به سامسونگ محدود نمیشود. سایر برندهایی که وارد عرصه تولید گوشیهای تاشو شدهاند نیز با همین محدودیت مواجهاند. برای نمونه، گوشی پیکسل 9 فولد پرو از گوگل و وانپلاس اوپن نیز از نظر گواهی مقاومت، در سطحی مشابه یا حتی پایینتر قرار دارند. دلیل این امر نیز روشن است: وجود لولا و بخشهای متحرک در طراحی تاشو، امکان آببندی کامل و بدون نقص را تا حدی دشوار میسازد.
در نتیجه، هرچند گوشیهای تاشو در زمینه طراحی و قابلیتهای نوآورانه پیشتاز هستند، اما در برابر عوامل محیطی مانند گردوغبار و رطوبت همچنان آسیبپذیرتر باقی میمانند. بنابراین، کاربرانی که در محیطهای صنعتی، مرطوب، یا پرگردوغبار فعالیت دارند، یا افرادی که تمایل به استفاده بیدغدغه از گوشی در شرایط مختلف دارند، بهتر است پیش از انتخاب گوشی تاشو، این نکته را با دقت در نظر بگیرند و جوانب آن را بسنجند.