ویژگی‌هایی که Phone Link مایکروسافت باید از Screen Mirroring اپل الهام بگیرد

قابلیت جدید Screen Mirroring در آیفون یکی از جذاب‌ترین و کاربردی‌ترین ویژگی‌هایی است که در سال‌های اخیر به iOS اضافه شده است. این قابلیت به کاربران اجازه می‌دهد صفحه آیفون خود را روی مک مشاهده کرده و به راحتی از طریق لپ‌تاپ با آن تعامل داشته باشند. این ویژگی نه تنها یک افزونه برای راحتی زندگی دیجیتال است، بلکه تأثیر مثبتی بر بهره‌وری دارد. کاربران می‌توانند بدون نیاز به بیرون آوردن تلفن از جیب یا کیف، اعلان‌ها را بررسی کرده یا برنامه‌ها را مدیریت کنند. هرچند این ویژگی برای کاربران آیفون نوآورانه به نظر می‌رسد، اما در دنیای اندروید پیش‌تر نمونه‌های مشابهی از آن دیده شده است.

در طول سال‌ها، نرم‌افزارهایی مانند Pushbullet و KDE Connect تلاش کرده‌اند تا فاصله بین تلفن و کامپیوتر را پر کنند، اما تجربه ثابت کرده که تنها راه‌حل‌های ارائه‌شده توسط خود شرکت‌ها (First-Party Solutions) می‌توانند این یکپارچگی را به شکل بی‌نقص ارائه دهند. حالا وقت مقایسه بین Screen Mirroring در iOS 18 و لینک تلفن ویندوز (Windows Phone Link) فرا رسیده است.

شباهت‌ها و تفاوت‌ها در عملکرد

شروع کار با Screen Mirroring در آیفون بسیار ساده است. کافی است با Apple ID در هر دو دستگاه، یعنی آیفون و مک، وارد شوید. بدون نیاز به اسکن کد QR یا منوهای پیچیده، تنها با یکپارچگی بی‌دردسر می‌توان این ویژگی را فعال کرد.

کنترل آیفون از مک عملاً تنها با یک کلیک امکان‌پذیر است.

در آخرین نسخه macOS، یک دکمه دائمی به شکل آیفون در پایین صفحه قرار دارد که دسترسی به آیفون را بسیار راحت می‌کند. با یک کلیک، صفحه آیفون روی مک نمایش داده می‌شود و از آنجا می‌توانید با استفاده از Trackpad مک یا موس، در آیفون پیمایش کنید.

در مقابل، لینک تلفن ویندوز از روش متفاوتی استفاده می‌کند. در ویندوز 11، این برنامه از پیش نصب شده است، اما روی دستگاه‌های قدیمی‌تر باید از فروشگاه مایکروسافت دانلود شود. این مرحله گرچه دشوار نیست، اما در مقایسه با راه‌حل اپل، کمی وقت‌گیرتر است.

برای استفاده از لینک تلفن، ابتدا باید وارد حساب کاربری مایکروسافت شوید، کد QR را با تلفن اسکن کنید و یک سری مجوزها و تأییدیه‌ها را طی کنید. این فرآیند اگرچه پیچیده نیست، اما در مقایسه با روش اپل، دشوارتر است و ممکن است کاربران کم‌تجربه را سردرگم کند.

تا مدتی پیش، لینک تلفن برای فعال کردن Screen Mirroring نیاز به تأیید مجوزها در هر بار استفاده داشت. این موضوع باعث می‌شد که کاربران عملاً مجبور باشند تلفن خود را برای هر بار فعال کردن بردارند، که این ویژگی را تا حدی بی‌فایده می‌کرد. خوشبختانه، در به‌روزرسانی‌های اخیر، این مشکل برطرف شده و حالا می‌توان با یکبار دادن مجوز دائمی، مستقیماً از کامپیوتر Screen Mirroring را فعال کرد.

تجربه کاربری

تفاوت‌های بارزی در تجربه کاربری این دو وجود دارد. پیمایش در رابط کاربری آیفون روی مک بسیار روان است و به نظر می‌رسد که این ویژگی با نرخ 60 هرتز کار می‌کند، که برای یک اتصال بی‌سیم بسیار قابل‌توجه است. این قابلیت باعث شده کاربران بتوانند آیفون خود را روی یک پایه شارژ مغناطیسی (MagSafe) قرار داده و به راحتی برنامه‌هایی مثل احراز هویت دومرحله‌ای یا اپلیکیشن‌های بانکی را از طریق Screen Mirroring مدیریت کنند.

در مقابل، تجربه Screen Mirroring بین یک سامسونگ گلکسی S22 اولترا و لپ‌تاپ، آن‌طور که انتظار می‌رفت، روان نبود. اتصال بی‌سیم در این حالت اغلب کند و نامنظم است، حتی در شبکه‌های Wi-Fi سریع. این مشکل محدود به یک دستگاه خاص نیست و به نظر می‌رسد کاربران دستگاه‌های سامسونگ جدیدتر نیز با همین مسئله روبرو هستند.

یکی از تفاوت‌های اساسی در رویکرد این دو، نحوه استفاده از صفحه تلفن هنگام Screen Mirroring است. در آیفون، وقتی این قابلیت فعال باشد، صفحه تلفن قفل می‌ماند و اگر تلفن باز شود، اتصال قطع می‌شود. این رویکرد از نظر امنیتی منطقی است و از دسترسی غیرمجاز به صفحه نمایش تلفن جلوگیری می‌کند. اما در سامسونگ، این قابلیت به گونه‌ای طراحی شده که با فشردن دکمه پاور، صفحه قفل نادیده گرفته می‌شود، که ممکن است خطر دسترسی غیرمجاز را افزایش دهد.

اعلان‌ها و تعاملات

هر دو دستگاه امکان بازتاب اعلان‌ها روی صفحه کامپیوتر را فراهم می‌کنند. در macOS، کلیک روی یک اعلان، اپلیکیشن مربوطه را مستقیماً در رابط Screen Mirroring باز می‌کند و کاربر می‌تواند با آن تعامل داشته باشد. البته انتظار می‌رود در آینده، قابلیت‌هایی مثل باز کردن اعلان‌های تقویم در اپلیکیشن تقویم مک نیز اضافه شود.

در لینک تلفن ویندوز نیز اعلان‌ها عملکرد مشابهی دارند. کلیک روی اعلان‌ها یک جلسه Screen Mirroring را آغاز کرده و اپلیکیشن مربوطه را باز می‌کند. اما در برخی موارد، کاربران باید رمز عبور صفحه قفل را وارد کنند که این فرآیند را کمی زمان‌بر می‌کند. یک استثنا در این مورد، اعلان‌هایی است که شامل لینک هستند؛ این لینک‌ها مستقیماً در مرورگر Edge باز می‌شوند و نیازی به مراحل اضافی نیست.

البته لینک تلفن ویندوز ویژگی‌هایی دارد که ممکن است آن را به گزینه‌ای جذاب‌تر برای برخی کاربران تبدیل کند. یکی از این قابلیت‌ها، امکان نمایش لیست کامل اپلیکیشن‌های تلفن است. کاربر می‌تواند با یک کلیک، اپلیکیشن موردنظر را روی تلفن اجرا کرده و از طریق Screen Mirroring با آن تعامل داشته باشد. حتی می‌توان دو اپلیکیشن را همزمان اجرا کرد که برای چندوظیفگی بسیار مفید است.

علاوه بر این، لینک تلفن می‌تواند عکس‌های موجود در تلفن را مستقیماً در رابط خود نمایش دهد. این ویژگی برای دسترسی سریع به اسکرین‌شات‌ها یا عکس‌های اخیر بسیار کاربردی است. همچنین، امکان کشیدن و رها کردن فایل‌ها بین تلفن و کامپیوتر در لینک تلفن فراهم است، قابلیتی که در آیفون هنوز وجود ندارد اما گفته شده به زودی اضافه خواهد شد.

یکی دیگر از مزایای لینک تلفن، قابلیت استفاده از این ویژگی از طریق اینترنت موبایل است، در حالی که آیفون و مک تنها زمانی یکپارچگی دارند که هر دو دستگاه به یک شبکه Wi-Fi متصل باشند.

اپل سال‌هاست که در جهت یکپارچه‌سازی دستگاه‌های خود تلاش می‌کند و قابلیت‌های پیشرفته‌ای مانند استفاده از دوربین آیفون به‌عنوان وب‌کم بی‌سیم با کیفیت بالا یا تبدیل دوربین تلفن به اسکنر در اپلیکیشن‌های ویرایش سند نشان‌دهنده این تلاش است.

در مقابل، دستگاه‌های سامسونگ یا پیکسل نیز قابلیت‌هایی مشابه دارند، اما سطح یکپارچگی و سهولت استفاده در اکوسیستم اپل همچنان یک سر و گردن بالاتر است. به عنوان مثال، ویژگی‌هایی مثل Center Stage، حالت پرتره یا امکان استفاده از دوربین فوق عریض برای عکس‌برداری از بالا همچنان در دنیای اندروید بی‌رقیب هستند.

با وجود شباهت‌ها، رویکرد اپل و مایکروسافت در توسعه Screen Mirroring تفاوت‌های زیادی دارد. هر دو پلتفرم نقاط قوت خود را دارند؛ اپل با یکپارچگی و زیبایی‌شناسی بی‌نقص و مایکروسافت با قابلیت‌های متنوع‌تر. با این حال، اگر اولویت کاربران تجربه‌ای منسجم و ساده باشد، سخت است که اکوسیستم اپل را شکست داد.

در مقابل، اگر کارایی و انعطاف‌پذیری اهمیت بیشتری داشته باشد، لینک تلفن می‌تواند انتخابی مناسب‌تر باشد. این رقابت نشان می‌دهد که هر دو شرکت تلاش می‌کنند تجربه کاربری را در اکوسیستم‌های خود بهبود بخشند و در نهایت این کاربران هستند که از این رقابت سود خواهند برد.