معرفی و نگاهی به سریال Dark؛ گره کور سفر در زمان با طعم فلسفه
اگر پیگیر اخبار فیلم و سریالها باشید، احتمالا در چند وقت اخیر فهمیدهاید که چرخه نهایی به پایان رسیده است. البته منظورم فصل سوم و نهایی سریال Dark محصول شبکه نتفلیکس است. سریالی آلمانی در ژانر علمی-تخیلی که با داستان پیچیده خود اولین بار در تاریخ ۱ دسامبر ۲۰۱۷ پخش شد. چرخه یا فصل دوم این سریال در تاریخ ۲۱ ژوئن ۲۰۱۹ در دسترس علاقهمندان قرار گرفت. و در نهایت سریال همین هفته پیش، مصادف با ۲۷ ژوئن ۲۰۲۰ به پایان رسید. فراموش نکنید که در دارک همه چیز حتی تمامی این تاریخها اهمیت دارند.
به همین مناسبت در این مطلب قصد دارم نگاهی به سریال Dark بیندازم و ببینم که چرا طرفداران این سریال آن را اینقدر دوست دارند. با توجه به اینکه زبان سریال آلمانی است و داستان بسیار پیچیدهای دارد، خیلیها نسبت به آن کملطفی نشان دادهاند و در سراسر جهان آنطور که باید از این سریال استقبال نشده است. پس اگر با توصیفات بالا علاقهمند به سریالی با اتمسفر «تاریکی» هستید، در ادامه همراه جیاسام بمانید.
(توجه: در ادامه مطلب به بخشهایی از داستان کلی سریال اشاره میشود، پس اگر به هر نوعی از اسپویل حساس هستید، بهتر است از این موضوع مطلع باشید.)

دارک سریالی با محوریت ظاهری سفر در زمان است که داستان چهار خانواده آلمانی به نامهای کانوالد، نیلسن، دوپلر و تیدمان را دنبال میکنند. وقایع سریال در شهری خیالی و جنگلی به نام ویندن رخ میدهد که مجاور با یکی از اولین نیروگاههای هستهای آلمان است. وقایع پیرامون این چهار خانواده در چند بازه زمانی مختلف روایت میشود که هر کدام با یکدیگر فواصل ۳۳ ساله دارند.
در حومه شهر ویندن غاری قرار گرفته که پاتق جوانان شهر است و خود غار نیز به نیروگاه هستهای منتهی میشود. اما این غار یک غار معمولی نیست و به دلایلی نقش تونل زمان را ایفا میکند. درون این غار تونلی حفر شده که سه تاریخ ۱۹۵۳، ۱۹۸۶ و ۲۰۱۹ را به یکدیگر وصل میکند. در ورودی این تونل دری فلزی قرار دارد که باز کردن آن مصادف است با گشایش تونل زمان. بر روی این در نوشته شده: «بدین سان، جهان خلق شد.»
برخی از شخصیتهای اصلی داستان متوجه وجود این تونل میشوند و از آن برای سفر در زمان استفاده میکنند. یکی از پیچیدگیهای اصلی دارک ناشی از همین سفرهاست که مخاطب را وادار میکند تا شخصیتها را در برهههای زمانی مختلف شناسایی کرده و نسبت آنها را با سایر افراد به خاطر بسپارد. شخصیت اصلی سریال جوانی به نام یوناس کانوالد است که پدرش، میکائیل کانوالد، بهطرز رازآلودی در تاریخ ۲۱ ژوئن ۲۰۱۹ خودکشی میکند. او قبل از مرگ نامهای برای پسرش مینویسد که روی پاکت آن گفته شده تا قبل از ۴ نوامبر ۲۰۱۹ خوانده نشود. مادر میکائیل، اینس، این نامه را پیدا و آن را مخفی میکند تا زمان مناسب برای خواندنش فرا برسد.
نامه میکائیل فاش میکند که او در اصل میکل نیلسن پسری ۱۱ ساله است که طی اتفاقاتی نامشخص در تاریخ ۴ نوامبر ۲۰۱۹ در جنگل گم میشود. اما او در اصل بهدست یوناسی که از آینده آمده از جنگل به غار برده شده و بعد به سال ۱۹۸۶ فرستاده میشود تا به میکائیل تبدیل شود. پلیس ویندن که یکی از کارآگاهان آن اولریک نیلسن، پدر میکل، است جستجو به دنبال او را شروع میکند. از قضا، ۳۳ سال پیش پسربچهای به نام مدس که برادر اولریک بوده به شکل مشابهی در سال ۱۹۸۶ گم شده است.

اگر احساس میکنید گیج شدهاید شما را درک میکنم. اما داستان به همین جا محدود نمیشود، چون باید وجود انجمن مخفی مسافران زمان موسوم به سیک موندوس را هم در نظر بگیرید. آنها در سال ۱۹۲۱ شروع به ساخت تونل زمان غار ویندن میکنند. مقر این گروه در زیر کلیسایی در همان منطقه قرار دارد. ساختمان مقر این گروه پر از شمع و نقاشیهای مذهبی است و اعضای اصلی آن خود را با اسمهایی مثل آدم و نوح معرفی میکنند.
اعضای این انجمن ظاهرا در طول زمان به دو گروه تقسیم شدهاند؛ کسانی که میخواهند دنیا را نجات دهند و کسانی که چرخه ابدی تولد و مرگ، و در واقع خود زمان، را ذاتا اهریمنی میدانند. گروه دوم نقشه کشیدهاند که جهان را از طریق وقایعی به پایان برسانند. این نقشه طبق برنامهریزی در تاریخ ۲۷ ژوئن ۲۰۲۰ اجرا میشود.
توضیحات فوق صرفا خلاصهای کوتاه و سادهسازیشده از داستان سریال دارک است. قصه این سریال با ظرافت بالایی نوشته شده تا روایتگر ماجرای نسخههای پیر و جوان شخصیتها در دورههای زمانی مختلف سریال باشد. علاوه بر این، میتوانید پیرنگهایی از باورهای شبه-هرمسی را پیرامون مباحث مربوط به زمان، ابدیت و ارتباطات داخلی تمام وقایع مشاهده کنید.
اگر از جمله کسانی هستید که به دنبال داستانهای مربوط به کشاکش میان جبر و اختیار میگردید، دارک میتواند کلاس فلسفهای باشد که قادرید آن را حتی با پاپکورن تماشا کنید. نیچه و نظریه بازگشت جاودان او یکی از درونمایههای محوری سریال است که اشاره به آن در گوشه و کنارههای دارک به چشم میخورد.

سازندگان سریال یانتیه فریز و باران بو اودار آلمانی هستند که توجه زیادی به فلسفه دارند. فیلمنامه دارک محصول ذهن خلاق یانتیه فریز است که تمامی قسمتهای سریال را به رشته تحریر درآورده. کارگردانی کار نیز بهطور کامل در دستان توانای باران بو اودار قرار داشته است. این دو زن و شوهر هستند.
خانم فریز در مصاحبهای اعتراف کرده بود که داستانش از نقطهای به بعد آنچنان پیچیده شد که برای به خاطر سپردن شخصیتها و بازههای زمانی باید از یک برنامه پایگاه داده استفاده میکرد. او میگوید پارادوکسها و معماهای فلسفی اتفاقی نبودهاند و او همه آنها را شخصا از طریق مطالعات مفصل درباره زمان و چگونگی شکلگیری حال و آینده از روی اتفاقات تغییرناپذیر گذشته در نظر گرفته است.
دارک یکی از محصولات بسیار خوب موجود در دنیای سریالهاست که نه تنها از نظر فلسفی شما را به چالش میکشد، بلکه تماشای قسمتهای بعدی آن مثل بوی مطبوع یک غذای خوشمزه شما را به سمت خودش جذب میکند. علاوه بر داستان و کشش روایی سریال، تسلط و عملکرد شایسته تحسین تیم تولید، از آهنگساز گرفته تا فیلمبردار و طراح صحنه، همه و همه این اثر را به محصولی تبدیل میکند که به معنای واقعی کلمه ارزش دیدن دارد.
دارک تقریبا به یک اندازه میان منتقدان و مخاطبان عادی مورد تحسین قرار گرفته و گواه آن کسب امتیاز ۹۳ درصد از سوی منتقدان راتنتومیتوز و امتیاز ۹۵ درصد از سوی مخاطبان این وبسایت است. اکثر منتقدان میگویند این سریال توانسته در سطح استانداردهای سینمایی به موفقیت برسد و داستان نوآرِ علمی-تخیلی خود را به شکلی پرهیجان و تکاندهنده روایت کند.
