درآمدی بیشتر از صادرات نفت ایران: صنعت تبلیغات موبایلی همچنان در حال رشد است
تفاوتی ندارد که کدام نوع از رسانهها را بررسی کنیم: مطبوعات کاغذی، رادیو، تلویزیون، سینما و حتی دنیای متفاوتی مانند اینترنت. همه آنها بهکمک سرمایهگذاری بزرگان صنعت تبلیغات رشد کردهاند و ماندگار شدهاند. حتی رسانههای بزرگ دولتی هم نمیتوانند از درآمدهای تبلیغاتی چشمپوشی کنند. کسبوکار بسیاری از مجموعههای کوچک و بزرگ هم به آگهیهای حامیان مالی وابستگی دارد. بیراه نیست اگر بگوییم گوگل بزرگترین کمپانی دنیای اینترنت است، اما حتی این شرکت غولپیکر هم برای ادامه حیاتش به درآمدهای تبلیغاتی وابسته است؛ یعنی همان جریان درآمدی که به گوگل کمک کرد در سالهای اول فعالیتش گسترش یابد و ثبات پیدا کند و اکنون آن را غول فناوری جهان کرده است.
بنابراین عجیب نیست که شاهد تلاش بیوقفه اغلب شرکتها برای کسب درآمد از تبلیغات موبایلی باشیم؛ صنعتی که طی دهه گذشته رشدی خیرهکننده داشته و درواقع این پیشرفت را مدیون رقابت سنگین تولیدکنندگان سختافزاری است. نبرد سنگین اپل، شیائومی، سونی، سامسونگ، الجی و سایر شرکتها باعث شده اسمارتفونهای مختلف با قیمتهای متفاوت تولید شوند و در دسترس مصرفکنندگان قرار بگیرند. کمپانیهای سختافزاری دیگر خود را محدود نمیکنند. بازارهای نوظهوری مانند چین، هند، برزیل، بنگلادش و کشورهای ثروتمند خاورمیانه همگی جزو اهداف شرکتهای بزرگ تولیدکننده موبایلاند. اپل به دنبال عرضه آیفونهایش با قراردادهای قیمتی جذابتر است و گوگل نیز اندروید وان را برای اسمارتفونهای ضعیفتر این اکوسیستم آماده کرده.
روند موارد یادشده نشان میدهد با جمعیت انبوهی مواجهیم که اولین بار اینترنت را از راه صفحه نمایش موبایلها خواهند دید؛ کاربرانی که ممکن است هیچگاه نسخه دسکتاپ سایتها را مشاهده نکرده باشند. مزیت دیگر موبایلها را فراموش نکنیم: این دستگاهها قابل حمل و همیشه با ما هستند. این برتری اصلی اسمارتفون نسبت به لپتاپ و سایر رقباست.
اکنون میتوانیم چینش تکههای این پازل را اندکی سادهتر ادامه دهیم. تبلیغات مایه حیات شرکتهای اینترنتی است. موبایلها نیز کمک میکنند تا کاربران بتوانند بیشترین میزان اتصال به اینترنت را داشته باشند و البته اطلاعات دقیقتری از وضعیت زمانی، مکانی و علایق کاربرانشان دارند. این همان ترکیبی است که تبلیغدهندگان را به خرج کردن پول هنگفت ترغیب میکند. این معجون سحرآمیز تبلیغات موبایلی را یکی از پولسازترین و رقابتیترین صنایع کرده است.
نبردهای میلیارد دلاری
یاهو، فیسبوک، گوگل و چندین شرکت بزرگ دیگر خود را برای رقابتی سهمگین آماده کردهاند؛ نبردی که بیدلیل آغاز نشده است. مطالعات موسسه Bureau نشان میدهد در فاصله سالهای 2013-2014 بازار تبلیغات موبایلی رشد 65 درصدی داشته است. بهای این بازار را رقمی برابر 31.9 میلیارد دلار تخمین زدهاند. گوگل بهخوبی ارزش این مبلغ هنگفت را میداند، چراکه هنوز هم سوخت موتور درآمدزاییاش به آگهیها وابسته است؛ آگهیهایی که هرساله از دسکتاپها به طرف موبایلها تغییر جهت میدهند. این اتفاق البته بازتابی از خواستهها و روند حرکتی کاربران در سرتاسر جهان است.
ولی شاید بیش از هر مجموعهای این فیسبوک باشد که میتواند آینده این صنعت را تعریف کند. مارک زاکربرگ بارها بر رویکرد موبایلمحور فیسبوک تاکید کرده و برنامههای منظمی برای آپدیت اپلیکیشنهای وابسته به این مجموعه تدوین نموده است. خرید برنامههایی مانند واتساپ و اینستاگرام هم بخش دیگری از دوراندیشی وی در این حوزه بود. مجموعههای بزرگ تحت مدیریت او دادههای دقیقی از رفتار کاربران دارند؛ اطلاعاتی که برای تبلیغدهندگان در حکم معدن طلاست و البته به فیسبوک کمک میکند تا پول بیشتری برای تبلیغات هدفمندتر دریافت کند.
از سوی دیگر بیشترین رشد بین کاربران فیسبوک مربوط به افرادی است که فقط از طریق اپلیکیشنها و نسخه موبایلی به این شبکه دسترسی پیدا میکنند؛ یعنی کاربرانی که اغلب در کشورهای هند، بنگلادش، اندونزی و فیلیپین سکونت دارند. البته کاربران قدیمی فیسبوک در کشورهای پیشرفتهتر هم تمایل زیادی به برنامههای موبایلی این شبکه نشان دادهاند. حدود نیمی از آنها بهطور منظم از اپلیکیشن فیسبوک برای سر زدن به پروفایل خود استفاده میکنند. در نظر داشته باشید که در سال 2010 مبلغ 3.7 میلیارد دلار در تبلیغات موبایلی هزینه شده بود. در سال 2011 هم فیسبوک اعلام کرد 3.7 میلیارد دلار درآمد داشته؛ پولی که 3.1 میلیارد دلارش را مدیون بخشهای موبایلی بوده است. این آماروارقام نشان میدهند چرا این بازار برای فیسبوک اهمیت پیدا کرده است. آنها با در اختیار داشتن دادههای بینظیری از کاربرانشان در آینده تبلیغات موبایلی نقش مهمی ایفا خواهند کرد.
اما گوگل هم بهآسانی عقبنشینی نمیکند. گزارش مالی اخیر آنها نشان میدهد که درآمدی 17.7 میلیارد دلاری کسب کردهاند. مهم این است که 16 میلیارد دلار از مبلغ ذکرشده را درآمدهای حاصل از آگهیها به ارمغان آوردهاند. گوگل هنوز نتوانسته با پروژههای مختلفش مانند یوتیوب، پلاس و اندروید به سوددهی خوبی برسد. غول مانتیون ویو بهتازگی تغییرات مهمی در چارت ساختاریاش اعمال کرده و اکنون بهعنوان زیرمجموعه کمپانی آلفابت فعالیت میکند، ولی این موضوع تفاوتی در شرایط فعلی گوگل ایجاد نکرده است. آنها برای درآمدزایی هنوز به پولهای آگهیدهندگان وابستهاند و از دست دادن هر سهمی از این بازار بهمعنای سقوط آزاد درآمدهای گوگل خواهد بود.
بازی تاجوتخت برای آگهیدهندگان
بگذارید به ارزش 31.9 میلیارد دلاری صنعت تبلیغات موبایلی کمی دقیقتر بنگریم. 15.1 میلیارد دلار یا 47 درصد این صنعت به آگهیهای مستقیم اختصاص دارد؛ آگهیهایی که در قالب بنر، محتوای متنی یا تصویری و سایر شیوهها پیش چشم مخاطبان قرار میگیرند. ارزش این بخش در سه سال گذشته رشدی 88 درصدی داشته است. 14.7 میلیارد دلار یا 46 درصد هم به تبلیغات در بخش جستجوها اختصاص دارد؛ بخشی از بازار که هنوز گوگل مهمترین بازیگر آن است. برنامههای پیامرسان اینترنتی و مخابراتی هم 2.1 میلیارد دلار درآمدزایی کردهاند و سهم 7 درصدی باقیمانده را تصاحب کردهاند.
این پول البته، برخلاف عصر تسلط رایانههای شخصی، قرار نیست صرفا نصیب شرکتهای بزرگتر شود. این بار گروههای کوچک یا حتی یک توسعهدهنده مستقل اپلیکیشن هم میتواند سهمی از این جریان درآمدی به دست بیاورد. امروزه یک گیم موبایلی هم ممکن است بهسادگی چند ده میلیون کاربر علاقهمند به خود جذب کند؛ کاربرانی که گاهی ممکن است ساعتها به صفحه نمایش تلفن هوشمند خود خیره شوند. این خیره شدن البته برای صاحبان اپلیکیشنها بهمعنای درآمد تبلیغاتی هنگفتتر است. بهتازگی اکثر برنامههای موبایلی بهرایگان قابل نصباند و توسعهدهندگان آنها درآمد اصلیشان را در آگهیها جستجو میکنند؛ آگهیهایی که این بار مستقیما مخاطبان یک برنامه محبوب را هدف قرار میدهند و گاهی به کمپانیهای بزرگی مانند فیسبوک و گوگل هم نیازی ندارند.
همچنین باید در نظر داشته باشیم که تبلیغات موبایلی صرفا به مجموعههای اینترنتی وابسته نیست. تبلیغات در اپلیکیشنها، بازیها، پیامکها و مهمتر از همه آگهیهای مکانمحور قسمتهای مختلف این صنعت را تشکیل میدهند؛ آگهیهایی که اسپانسرها بیشترین علاقه را به آنها دارند. پژوهشهای وبسایت Nexage نشان میدهد افراد حاضرند تا 4 برابر بیشتر برای آگهیهای مکانمحور هزینه کنند. بهکمک این روش کمپانیها میتوانند کمپینهای تبلیغاتی بهتری طراحی کنند و گروه هدف خود را دقیقتر گزینش کنند. سایت مذکور همچنین پیشبینی کرده آگهیهای مکانمحور در سال 2016 ارزشی حدود 5 میلیارد دلار خواهند داشت. این مبلغ هنگفت قطعا موسسات کوچک و بزرگ را برای سهمخواهی وسوسه میکند.
آغاز عصر پادشاهی محتوا
اگر به اخبار مهم دنیای تلفنهای هوشمند نگاهی بیندازید، پیشتازی شرکتهای سختافزاری و ابتکارات آنها را مشاهده میکنید. این شرکتها باعث پیشرفت حیرتانگیز این اکوسیستم شدهاند و مشاغل جدیدی به وجود آوردهاند؛ سمتها و مشاغلی که شاید پنج سال قبل کسی پیدایش آنها را حدس نمیزد. تلاش بیوقفه این مجموعهها باعث شد اکنون مدعی شویم اکثر نیازهای ما بهسادگی با موبایل هوشمند برطرف میشود. دیگر لازم نیست دستگاههای جداگانهای برای عکاسی، فیلمبرداری، سرگرمی و... همراهمان داشته باشیم؛ یک تلفن هوشمند متوسط هم میتواند بهراحتی جوابگوی این کارها باشد.
ولی حالا نوبت به تولیدکنندگان محتوا رسیده است. هر چقدر هم که بعد سختافزاری موبایلها رشد کند، بدون اپلیکیشنها و محتواهای مفید کمتر کسی به استفاده از آنها تمایل نشان میدهد. این نکته یکی از مشکلات اصلی اکوسیستم ویندوز فون در چند سال گذشته هم بوده است. صاحبان آگهیها اکنون برایشان فرقی نمیکند که با توسعهدهنده بازی اندرویدی طرف قراردادند یا کمپانی بزرگی مانند یاهو. مسئله مهم این است که کدام مجموعه ممکن است بازدهی کارزار تبلیغاتیشان را افزایش دهد و صدای آنها را به گوش گروه هدفشان برساند؛ اتفاقی که نشاندهنده عصر جدیدی از رقابت برای کسب درآمدهای تبلیغاتی است. این رقابت نخست بین غولهای بزرگی مانند یاهو و گوگل آغاز شد و اکنون حتی به برنامهنویسان مستقل هم کشیده شده است.
تحولات اخیر فقط در سطح مناطق اروپایی و امریکای شمالی رخ نداده است. کشورهای خاورمیانه و بهخصوص ایران یکی از جذابترین بازارهای صنعت موبایلاند. قائممقام سازمان فناوری اطلاعات ایران هم اردیبهشتماه سال جاری این ادعا را تایید کرد. خسرو سلجوقی در این باره گفته بود: «رسیدن آمار ۲ میلیون تلفن هوشمند در سال ۹۲ به ۲۰ میلیون اسمارتفون در سال ۹۳ نشاندهنده فراهم شدن ابزار دولت موبایل است و پیشبینی میشود این عدد در سال ۹۴ به ۴۰ میلیون اسمارتفون در کشور برسد.» مجموعه کافه بازار هم مردادماه امسال اعلام کرد که 23 میلیون دستگاه اندرویدی به صورت فعال از این برنامه استفاده میکنند. این دادهها بهخوبی پتانسیل نهفته در بازار داخلی را نشان میدهند و شاید، با توجه به تغییر وضعیت تحریمها، هدفگذاری کاربران جهانی هم چندان دور از امکان نباشد.
اگر میزان هزینههای لازم برای سوددهی مجموعههای صنعتی دیگر مثل نفت، انرژی و معدن را بررسی کنیم، مشخص میشود که سرمایهگذاری در بخشهای مختلف صنعت موبایلی نیازمند مبلغ و زمان بسیار کمتری است؛ و البته ممکن است اشتغالزایی بیشتر و سطح درآمد بالاتری هم برای توسعهدهندگان و فعالان این عرصه به همراه داشته باشد. بازار روبهرشد و بزرگ آگهیهای موبایل بهخوبی صحت و سقم این ادعا را ثابت خواهد کرد؛ بازاری که اکنون درآمدش از صادرات نفت ایران هم فراتر رفته است و همچنان به رشد پایدارش ادامه میدهد.
داغترینها
اخبار مشابه
دیدگاهها (0 نظر)