اندازهگیری فعالیت ورزشی جذابیت آن را کاهش میدهد

روزگاری است که همه چیزمان را اندازه میگیریم. با کمک ساعتهای هوشمند فعالیتهای ورزشیمان، با گوشیهایمان کیفیت و میزان خوابمان و به وسیله سایتهایی مانند گودریدز میزان مطالعاتمان را. شاید در نگاه اول به نظر برسد که همه این اندازهگیریها به افزایش کیفیت فعالیتهایمان کمک میکند، اما این موضوع تا چه حد صحت دارد؟
مطالعات جدید موسسه تحقیقاتی Journal of Consumer Research نشان میدهد که اندازهگیری فعالیت، بدون توجه به اینکه چه فعالیتی است، انگیزه افراد را برای ادامه دادن آن کاهش میدهد. به عبارت دیگر، هر چقدر کاری را که به خودی خود مفید است، مانند فعالیت ورزشی، بیشتر و بیشتر کمّی کنید، کمتر از آن لذت خواهید برد و کمتر لذت بردن شما احتمال ادامه آن فعالیت را کاهش میدهد. تجربیات و بررسیهای جردن اتکین (Jordan Etkin) استاد دانشگاه Duke آمریکا نشان میدهد که علاقه ذاتی افراد به انجام دادن کاری، مثلا خواندن یا قدم زدن، به محض اینکه شروع به اندازهگیری آنها میکنند کاهش پیدا میکند.
در یک بررسی از 105 دانشجوی دوره کارشناسی خواسته شد که اشکالی را رنگآمیزی کنند و پس از چند دقیقه از آنها خواسته شد میزان لذتی را که از این کار بردهاند اعلام کنند. افرادی که به آنها تعداد شکل رنگآمیزی شدهشان اعلام شد، مثلا گفته شد «شما یک شکل رنگ کردهاید»، با اینکه میزان بیشتری رنگآمیزی کرده بودند، گزارش دادند کمتر از آن لذت بردهاند.
در یک بررسی دیگر به 100 نفر تعدادی گامشمار داده شد و از آنها خواستند که آن را در طول روز استفاده کنند. مشابه نتایج بررسی قبل، افرادی که با بستن گامشمار قدم زده بودند درمجموع بیشتر پیادهروی کرده بودند، اما میزان لذتی که از این فعالیتشان اعلام کردند کمتر از کسانی بود که بدون گامشمار قدم زده بودند. و در بررسی دیگری بین دو گروه دانشآموز حدود 300 نفره افرادی که در زمان کوتاهی از آنها خواسته شده بود تعداد مشخصی صفحه از کتاب را بخوانند نسبت به گروهی که محدودیت خاصی نداشتند و نمیتوانستند میزان صفحاتی را مشاهده کنند که مطالعه کردهاند، کمتر لذت برده بودند.

اتکین در این زمینه میگوید: «در روانشناسی مطالعاتی در جریان است که بررسی میکند تعیین جایزه بیرونی برای انجام دادن فعالیت چقدر از میزان جذابیت ذاتی آن کار برای افراد میکاهد. یک مثال ساده: بچهها علاقه به رنگآمیزی دارند و اگر به آنها چیزی نگویید، هرجا که بنشینند شروع میکنند به نقاشی کردن. اما اگر برای نقاشی کردنشان جایزه تعیین کنید، باعث میشوید از نقاشی لذت کمتری ببرند [حتی اگر کمیت نقاشیشان بیشتر شود] و در آینده نیز کمتر به سمت رنگها و رنگآمیزی تمایل پیدا کنند.»
اما او تاکید میکند فردی که فعالیتی را برای رسیدن به هدف خاصی انجام میدهد، اگر به اطلاعات عملکردی خود دسترسی داشته باشد به انجام دادن آن بیشتر ترغیب میشود.
«دلیل اینکه شما وارد فعالیتی میشوید اهمیت بسیار دارد. اگر کار شما برای رسیدن به هدفی مشخص است، مثلا پیادهروی میکنید تا وزن کم کنید، اندازهگیری فعالیت شما باعث کاهش علاقهتان به انجام دادنش نمیشود. درواقع حتی در افزایش علاقه شما نیز موثر است.»
او اضافه میکند: «تنها اثر منفی اندازهگیری جایی است که شما کاری را فقط برای سرگرمی و تفریح انجام میدهید. اینجا اندازهگیری باعث میشود آن سرگرمی از بین برود.»
البته در مورد این نتایج ذکر یک نکته ضروری به نظر میرسد. بررسیهای اتکین بر پایه نظر تعدادی از فارغالتحصیلان آمریکایی است که چون در جامعهای توسعهیافته، تحصیلکرده، دموکراتیک، صنعتی و نسبتا مرفه زندگی میکنند نمیتوانند نماینده مناسبی برای مردم تمام جهان باشند و شاید این نتایج برای مردم مناطق دیگر متفاوت باشد.
نظر شما در این زمینه چیست؟